word - لغت

customize || شخصی سازی

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

/ˈkʌstəmaɪz/

UK :

/ˈkʌstəmaɪz/

US :

family - خانواده

custom
سفارشی
customer
مشتری
customary
مرسوم
customizable
قابل تنظیم
accustomed
عادت کرده
accustom
عادت کردن
customarily
به طور معمول

google image

نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [customize] در گوگل

description - توضیح


  • برای اینکه چیزی را تغییر دهید تا برای شما مناسب تر شود یا آن را خاص یا متفاوت از چیزهایی از نوع مشابه جلوه دهید

  • if something is customized for a customer it is designed, built etc specially for that customer making it different to other things of the same kind


    اگر چیزی برای یک مشتری سفارشی شده باشد، به طور خاص برای آن مشتری طراحی، ساخته شده است، و آن را با سایر موارد از همان نوع متفاوت می کند.

  • to make or change something according to the buyer's or user's needs


    ساختن یا تغییر چیزی با توجه به نیاز خریدار یا کاربر

  • to make or change something according to a customer's or user's particular needs


    ساختن یا تغییر چیزی با توجه به نیازهای خاص مشتری یا کاربر

  • General Motors will customize Cadillacs for special clients.


    جنرال موتورز کادیلاک را برای مشتریان خاص سفارشی خواهد کرد.

  • Cruise lines work with wedding planners to customize ceremonies.


    خطوط کروز با برنامه ریزان عروسی برای سفارشی کردن مراسم همکاری می کنند.

  • A Graph Window is used to build and customize graphs based on data from the Notebook window.


    یک Graph Window برای ساخت و سفارشی کردن نمودارها بر اساس داده های پنجره Notebook استفاده می شود.

  • You can customize links by displaying them as underlined and/or in a special color.


    می توانید پیوندها را با نمایش آنها به صورت خط دار و/یا با رنگ خاص سفارشی کنید.

  • a customized pick-up truck


    یک وانت سفارشی

  • customized software


    نرم افزار سفارشی

example - مثال

  • You can customize the software in several ways.


    شما می توانید نرم افزار را به روش های مختلفی شخصی سازی کنید.

  • Employees can customize the software to suit their needs.


    کارمندان می توانند نرم افزار را مطابق با نیاز خود سفارشی کنند.

  • The basic design of the vehicle has been customized to the client's requirements.


    طراحی اولیه خودرو مطابق با نیازهای مشتری سفارشی شده است.

  • We can advise on the customization of your software.


    ما می توانیم در مورد سفارشی سازی نرم افزار شما مشاوره دهیم.

  • The company offers a customized version of the classic model for disabled drivers.


    این شرکت یک نسخه سفارشی از مدل کلاسیک را برای رانندگان معلول ارائه می دهد.

synonyms - مترادف

  • personaliseUK


    personaliseUK

  • personalizeUS


    شخصی سازی ایالات متحده

  • modify


    تغییر

  • tailor


    خیاط


  • سازگار شدن


  • تغییر دهید


  • تبدیل


  • روش


  • طرح

  • contrive


    تدبیر

  • tailor-make


    خیاطی

  • custom-make


    سفارشی


  • به سفارش درست کنید

  • make specially


    بخصوص درست کن


  • تغییر دادن


  • تنظیم کنید

  • remodel


    بازسازی

  • revamp


    اصلاح کردن


  • دکتر

  • revise


    تجدید نظر کنید

  • reconstruct


    اصلاح


  • بهتر کردن

  • amend


    شکل


  • تغییر شکل دادن


  • دوباره کاری کردن

  • reshape


    refashion

  • rework


    تغییر سبک

  • refashion


    متفاوت

  • restyle


    طراحی مجدد


  • redesign


antonyms - متضاد

  • fix


    ثابت


  • یخ زدگی

  • set


    تنظیم

  • stabiliseUK


    stabiliseUK

  • stabilizeUS


    stabilizeUS

  • disarrange


    بر هم زدن


  • بی نظمی


  • رشد


  • صدمه


  • افزایش دادن


  • ماندن

  • spoil


    از بین بردن

  • stagnate


    راکد ماندن


  • اقامت کردن

  • unfit


    نامناسب


  • تنها گذاشتن


  • حفظ


  • از بین رفتن


  • ادامه هید


  • نگاه داشتن


  • خراب کردن


  • حفظ کنند

  • ruin


    بگذار بایستد