word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
کسی که چیزی را معامله می کند.
-
شخصی که کارت ها را در یک بازی پخش می کند
-
شخص یا شرکتی که چیزی را خرید و فروش می کند.
-
شرکت یا شخصی که نوع خاصی از محصول را می فروشد.
-
شخص یا شرکتی که سهام را خرید و فروش می کند. ارزها و غیره..
example - مثال
-
یک دلال عتیقه تاریخ این گلدان را در سال 1734 تعیین کرده بود.
-
دلال سعی می کرد تقلبی ها را به عنوان عتیقه جات ارزشمند معرفی کند.
-
فروشنده مبلمان فقط برای این هفته قیمت تمام تخت ها را کاهش می دهد.
-
The two women claimed they were the unwitting victims of a drugs dealer who planted a large quantity of heroin in their luggage.
این دو زن مدعی شدند که قربانیان ناخواسته یک فروشنده مواد مخدر بوده اند که مقدار زیادی هروئین در چمدان آنها جاسازی کرده است.
-
ادعا شده است که وزیر پول مخفیانه ای از یک دلال اسلحه دریافت کرده است.
synonyms - مترادف
-
merchant
تاجر
-
trader
معامله گر
-
merchandiser
فروشنده
-
tradesman
تاجر
-
supplier
تامین کننده
-
marketer
بازاریاب
-
salesman
فروشنده
-
tradesperson
تاجر
-
trafficker
قاچاقچی
-
pusher
فشار دهنده
-
saleswoman
فروشنده خانم
-
seller
فروشنده
-
venderUK
venderUK
-
vendorUS
فروشنده ایالات متحده
-
wholesaler
عمده فروش