departmental

base info - اطلاعات اولیه

departmental - بخش

adjective - صفت

/ˌdiːpɑːrtˈmentl/

UK :

/ˌdiːpɑːtˈmentl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departmental] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • a departmental manager


    یک مدیر بخش

  • Janet is now a departmental head/manager.


    جانت اکنون رئیس/مدیر بخش است.

  • a departmental meeting


    یک جلسه دپارتمان

  • He has a series of departmental meetings during the week.


    او در طول هفته یک سری جلسات دپارتمان دارد.

  • departmental funds/spending/budgets


    بودجه / مخارج / بودجه دپارتمان

  • departmental heads/managers/staff


    روسای بخش / مدیران / کارکنان

  • departmental guidelines/policies/rules


    دستورالعمل ها/سیاست ها/قوانین دپارتمان

synonyms - مترادف
  • administrative


    اداری


  • اجرایی

  • managerial


    مدیریتی

  • supervisory


    نظارتی

  • controlling


    کنترل کردن

  • directing


    کارگردانی

  • governmental


    دولتی

  • directorial


    رسمی


  • فرمان دادن

  • commanding


    حکم می کند

  • ruling


    مدیریت

  • regulatory


    سازمانی انگلستان


  • سازمانی ایالات متحده

  • organisationalUK


    بوروکراتیک

  • organizationalUS


    معتبر

  • bureaucratic


    مقننه

  • authoritative


    سرپرستی

  • legislative


    بخشنامه

  • superintending


    حکومت داری

  • directive


    مرکزی

  • governing


    روحانی


  • تصمیم گیری

  • clerical


    تعیین کننده

  • deciding


    قضایی

  • decisive


    ریاست

  • jurisdictional


    نظارت

  • presiding


    فرمانداری

  • regulative


    منشی

  • supervising


  • gubernatorial


  • secretarial


antonyms - متضاد
  • nonmanagerial


    غیرمدیریتی

  • nonsupervisory


    غیر نظارتی

  • nonadministrative


    غیر اداری

  • non-administrative


    تابع

  • subordinate


لغت پیشنهادی

shard

لغت پیشنهادی

blowback

لغت پیشنهادی

altocumulus