word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
نیاز به حمایت چیزی یا شخصی برای ادامه وجود یا فعالیت.
-
تحت تأثیر یا تصمیم گیری از چیزی
-
املای ایالات متحده ازوابسته
-
شخصی که توسط شخص دیگری حمایت مالی می شود.
-
نیاز به حمایت چیزی یا شخصی برای ادامه وجود یا فعالیت.
example - مثال
-
اکثر کودکان در دوران دانشگاه به والدین خود وابسته هستند.
-
تعداد خانواده های تک والدی وابسته به ایالت در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است.
-
او برای حمایت به پدرش وابسته است.
-
او هنوز از نظر مالی به پدر و مادرش وابسته است.
-
خیریه کاملاً به فضل کلیسا وابسته است.