word - لغت

deserving || شایسته

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

/dɪˈzɜːvɪŋ/

UK :

/dɪˈzɜːrvɪŋ/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [deserving] در گوگل

description - توضیح


  • نیاز به کمک و حمایت، به ویژه حمایت مالی

  • If people or things are deserving, they should be helped because they have good qualities


    اگر افراد یا چیزهایی شایسته هستند، باید به آنها کمک کرد زیرا ویژگی های خوبی دارند


  • لایق گرفتن چیزی

  • A distinction would be made between the deserving and the undeserving poor.


    بین مستحقان و فقرای بی لیاقت تمایز قائل می شود.

  • The college has had the heart-rending task of choosing between applications from equally deserving cases.


    کالج وظیفه دلخراش انتخاب بین برنامه های کاربردی از مواردی که به همان اندازه شایسته است را داشته است.

  • Three ads, two deserving causes and a guy offering to sell me information.


    سه آگهی، دو دلیل شایسته و یک مرد که به من پیشنهاد فروش اطلاعات را می دهد.

  • The government has wrongly denied benefits to many deserving children.


    دولت به اشتباه از مزایای بسیاری از کودکان مستحق محروم شده است.

  • A problem deserving consideration is how strong the rebel forces actually were.


    مشکلی که شایسته توجه است این است که نیروهای شورشی واقعاً چقدر قوی بودند.

  • You see the parish owns some property which is rented very cheaply to deserving people.


    ببینید، محله صاحب ملکی است که بسیار ارزان به افراد شایسته اجاره داده می شود.

  • But it says with it has a limited budget and Touchdown will have to compete with other deserving projects.


    اما می گوید بودجه محدودی دارد و تاچ داون باید با دیگر پروژه های شایسته رقابت کند.

example - مثال

  • to give money to a deserving cause


    پول دادن به هدفی شایسته

  • This family is one of the most deserving cases.


    این خانواده یکی از شایسته ترین موارد است.

  • This issue is definitely deserving of our attention.


    این موضوع قطعاً شایسته توجه ماست.

  • A distinction was made between the deserving and the undeserving poor.


    بین مستحقان و فقیران غیر مستحق تمایز قائل شد.

  • the areas most deserving of study


    مناطقی که شایسته مطالعه هستند

  • Only the most deserving cases ever get any state help.


    فقط مستحق ترین مواردی که تاکنون از کمک دولتی برخوردار می شوند.

  • They gave the spare cash to a deserving cause.


    آنها پول اضافی را به هدفی شایسته دادند.

  • a deserving cause/charity


    یک علت / صدقه شایسته

  • His efforts are certainly deserving of praise.


    تلاش های او قطعاً شایسته تقدیر است.

synonyms - مترادف

  • worthy


    شایسته

  • meritorious


    قابل اعتبار

  • creditable


    شایستگی

  • meriting


    مناسب

  • suitable


    ضمانت

  • warranting


    توجیه کننده

  • justifying


    ناشی از

  • due


    واجد شرایط

  • eligible


    قابل توجیه

  • fitting


    تعدیل شده

  • justifiable


    برحق

  • justified


    قابل تشکر

  • rightful


    مناسب برای

  • thankworthy


    کت و شلوار

  • qualified for


    با ارزش

  • suitable for


    مستحق

  • suiting


  • worthwhile


  • deserved


antonyms - متضاد

  • undeserving


    بی لیاقت

  • no-good


    خوب نیست

  • valueless


    بی ارزش

  • worthless


    نالایق

  • unworthy


    بیهوده

  • pointless


    بی معنی

  • meaningless


    بی ثمر

  • fruitless


    بی اعتبار

  • discreditable


    قابل تقدیر

  • illaudable


    سزاوار سرزنش

  • reprehensible


    قابل انتقاد

  • censurable


    غیر استثنایی

  • unexceptional


    بی جوانمردی

  • unchivalrous


    بی سخاوتمند

  • ungenerous


    حقیر

  • ignoble


    بی شرف انگلستان

  • dishonourableUK


    غیر قابل ستایش

  • unpraiseworthy


    نامناسب

  • improper


    نفرت انگیز

  • despicable


    شایسته

  • immeritorious


    آمریکا بی شرف

  • dishonorableUS


    فاسد

  • corrupt


    اشتباه


  • غیر اخلاقی

  • immoral