word - لغت

destruct || نابود کردن

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˌself.dɪˈstrʌkt

UK :

ˌself.dɪˈstrʌkt

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [destruct] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • An investigation is underway after a missile self-destructed shortly after it was launched.


    تحقیقات پس از اینکه یک موشک مدت کوتاهی پس از پرتاب خود تخریب شد، در حال انجام است.

  • At least he reached the semifinal before hitting the self-destruct button.


    حداقل قبل از زدن دکمه خود تخریبی به نیمه نهایی رسید.

synonyms - مترادف

  • demolish


    تخریب

  • wreck


    خراب کردن

  • ruin


    ویران کردن

  • devastate


    با خاک یکسان کردن

  • raze


    از بین بردن

  • decimate


    مرحله


  • pulveriseUK

  • pulveriseUK


    پودر کردن ایالات متحده

  • pulverizeUS


    پاره کردن

  • dismantle


    محو کردن


  • از بین رفتن


  • خرد کردن


  • نابود کردن

  • shatter


    جمع

  • annihilate


    درهم کوبیدن


  • متروک

  • smash


    هدر

  • desolate


    تبخیر ایالات متحده


  • کرم رنگ

  • wrack


    خاموش کردن

  • vaporizeUS


    هسته ای


  • vaporiseUK

  • extinguish


    پایین کشیدن

  • nuke


    مالیدن

  • vaporiseUK


    انجام دهید


  • ذخیره کردن زباله


  • دینامیت

  • do in



  • dynamite


  • crush


antonyms - متضاد