word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
قطرات کوچک آب که در طول شب روی سطوح بیرونی تشکیل می شوند
-
قطرات آبی که در طول شب روی زمین و سایر سطوح بیرونی تشکیل می شوند
-
قطرات کوچکی از آب که روی زمین و سایر سطوح بیرون به ویژه تشکیل می شوند. در طول شب
-
زود بود و شبنم هنوز در علف ها باقی مانده بود.
-
During July, August and September there would be quite heavy dew in the sheltered hollows along the wood.
در ماه های جولای، آگوست و سپتامبر شبنم بسیار سنگینی در حفره های محافظت شده در امتداد چوب وجود دارد.
-
قطرات مروارید سنگین شبنم با سروصدا روی برگ های جوت که روی زمین افتاده بود می پاشید.
-
قطرات شبنم روی گلها می لرزید.
-
طناب ها با لبه ای از شبنم حواشی شد.
-
They said the cotton was heavier at dawn because of the dew and you could make more money than in the afternoon.
گفتند به دلیل شبنم، پنبه در سحر سنگینتر است و میتوانی بیشتر از بعدازظهر درآمد کسب کنی.
-
آنها همچنین ممکن است شبنم را در موها به دام بیندازند.
-
The dew vanished from the flowers; they began to lose their freshness and to wilt, passing from hand to hand.
شبنم از گلها محو شد. آنها شروع به از دست دادن طراوت و پژمرده شدن کردند و از دستی به دست دیگر رفتند.
example - مثال
-
چمن با شبنم صبح زود خیس شده بود.
-
امروز صبح شبنم سنگینی بود.
-
شبنم در نور خورشید صبح می درخشید.
-
تکنواز چهارم به دلیل بیماری غایب بود.
-
رادیو و تلویزیون علیرغم استعدادش هرگز حقش را به او نداده است.
-
آنها به سمت شمال حرکت کردند.
synonyms - مترادف
-
moisture
مرطوب
-
condensation
متراکم شدن
-
precipitation
ته نشینی
-
dewdrops
قطرات شبنم
-
droplets
قطره
-
evening dew
شبنم عصر
-
morning dew
شبنم صبح
-
water droplets
قطرات آب
-
liquid
مایع
-
steam
بخار
-
humidity
رطوبت
-
wetness
تاریکی
-
damp
نرمی
-
dampness
اب
-
dankness
غمگینی
-
clamminess
آبکی
-
باران ریز و نمناک
-
moistness
تعریق
-
mugginess
عرق
-
vapourUK
-
wateriness
باران
-
drizzle
افشانه
-
perspiration
vaporUS
-
sweat
بارانی
-
vapourUK
خیس بودن
-
میعانات
-
spray
-
vaporUS
-
raininess
-
sogginess
-
condensate
antonyms - متضاد
-
aridity
خشکی
-
dryness
خنکی
-
aridness
-
freshness