word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
conversation that is written for a book. play. or film.
مکالمه ای که برای یک کتاب نوشته شده است. بازی. یا فیلم
-
مذاکرات رسمی بین کشورهای مخالف گروه های سیاسی و غیره..
-
گفتگو بین شخصیت های داستان مانند یک کتاب یا فیلم.
-
تبادل نظر جدی مخصوصا در میان افراد یا گروه هایی که مخالف هستند.
example - مثال
-
بازیگران با برخی از بدترین خطوط دیالوگ که تا به حال نوشته شده بود، مردانه مبارزه کردند.
-
The dialogue was unconvincing. partly because it was American actors trying to speak London English.
دیالوگ قانع کننده نبود. تا حدودی به این دلیل که بازیگران آمریکایی تلاش می کردند به انگلیسی لندن صحبت کنند.
-
The dialogue sounded stilted and unnatural. perhaps because of the translation from the original Russian.
دیالوگ به نظر خفه و غیر طبیعی به نظر می رسید. شاید به دلیل ترجمه از روسی اصلی.
-
During certain scenes of the play there isn`t any script and the actors just improvise the dialogue.
در صحنه های خاصی از نمایشنامه هیچ فیلمنامه ای وجود ندارد و بازیگران فقط دیالوگ را بداهه می گویند.
-
دو دولت توافق کرده اند که برای حل این مشکل در یک گفت وگوی همه جانبه شرکت کنند.
synonyms - مترادف
-
بحث
-
کنفرانس
-
consultation
مشاوره
-
confabulation
confabulation
-
مناظره
-
parley
مذاکره کردن
-
colloquy
گفتگو
-
confab
confab
-
گفتگو
-
deliberation
مشورت
-
بحث و جدل
-
palaver
پالاور
-
گفتمان
-
شورا
-
argumentation
استدلال