word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
سکه آمریکایی یا کانادایی که ارزش آن ده سنت است
-
در ایالات متحده و کانادا، یک سکه به ارزش ده سنت
-
یک سکه آمریکایی یا کانادایی که ده سنت ارزش دارد
-
در عبارات برای اشاره به مقدار بسیار کمی پول استفاده می شود
-
بسیار رایج یا ارزش بسیار کمی دارد
example - مثال
-
دو سکه به پسر دادم تا برای خودش آب نبات بخرد.
-
همه این پیشنهادات به تقویت روحیه کارمندان شما کمک می کند و هزینه ای هم نخواهد داشت.
-
او همیشه راه خودش را پرداخته است و هرگز از من یک سکه هم نخواسته است.
-
ایده های خوب یک دوجین سکه هستند. به کار بردن آنها در عمل این بخش سخت است.
synonyms - مترادف
-
تغییر دادن
-
تغییر سست
-
coins
سکه ها
-
copper
فلز مس
-
nickels
نیکل ها
-
pennies
پنی
-
quarters
چهارم
-
نقره
-
خوراک مرغ
-
pin money
سنجاق پول
-
پول توجیبی
-
خرجی
-
mite
کنه
-
peanuts
بادام زمینی
-
pittance
کمک هزینه مختصر
-
scrip
اسکریپ
-
shoestring
بند کفش
-
coinage
ضرب سکه
-
coppers
پلیس ها
-
petty cash
پول خرد
-
تغییر کوچک
-
specie
گونه
-
kembla
کمبلا
-
wonga
ونگا
-
پول نقد
-
shrapnel
ترکش
-
allowance
کمک هزینه
-
پول دیوانه
-
chump change
تغییر چاقو
-
پول
-
silver coins
سکه های نقره
antonyms - متضاد
-
صورت حساب
-
توجه داشته باشید
-
banknote
اسکناس
-
bankroll
سرمایه گذاری
-
بررسی
-
dollar
دلار
-
پول کاغذی
-
bucks
دسته
-
bundle
سرمایه، پایتخت
-
چک صندوقدار UK
-
cashier's chequeUK
چک صندوقدار آمریکا
-
cashier's checkUS
اسکناس دلار
-
dollar bill
سبز
-
دلار سبز
-
greenback
Warning: Undefined array key 14 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589