disclosed

base info - اطلاعات اولیه

disclosed - افشا شد

N/A - N/A

dɪˈskloʊz

UK :

dɪˈskləʊz

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disclosed] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • The company has disclosed profits of over £200 million.


    این شرکت سود بیش از 200 میلیون پوند را افشا کرده است.

  • The police have disclosed that two officers are under internal investigation.


    پلیس فاش کرده است که دو افسر تحت تحقیقات داخلی هستند.

synonyms - مترادف
  • discovered


    کشف شده

  • learnedUS


    آموخته ایالات متحده

  • learntUK


    LearntUK


  • یافت

  • ascertained


    مشخص شد

  • determined


    مشخص

  • saw


    اره

  • seen


    مشاهده گردید

  • detected


    شناسایی شده

  • realizedUS


    متوجه آمریکا شد


  • متوجه شدم فهمیدن پی بردن

  • noticed


    متوجه شد

  • recognizedUS


    به رسمیت شناخته شد

  • spotted


    خالدار

  • perceived


    درک شده

  • revealed


    آشکار کرد

  • dug up


    کنده کردن

  • achieved


    به دست آورد

  • acquired


    در معرض

  • attained


    به دست آمده

  • dug out


    ریشه کن کرد

  • exposed


    کشف شده است

  • gained


    توصیف کرد

  • obtained


    واقع شده

  • rooted out


    بینی بیرون کرد

  • unearthed


    بینا

  • descried


    بدون پوشش

  • located


  • nosed out


  • sighted


  • uncovered


antonyms - متضاد

  • مسلم - قطعی


  • راز


  • ناشناخته

  • verified


    تایید شده است

لغت پیشنهادی

browned

لغت پیشنهادی

disadvantageous

لغت پیشنهادی

aphasia