word - لغت

disks || دیسک ها

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

dɪsk

UK :

dɪsk

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [disks] در گوگل

description - توضیح

  • a flat circular device that is used for storing information


    وسیله ای دایره ای و مسطح که برای ذخیره اطلاعات استفاده می شود

  • a flat circular object


    یک جسم مسطح و مدور

  • A disk is also a small piece of cartilage (= strong elastic body tissue) between the bones of a person’s back.


    دیسک همچنین قطعه کوچکی از غضروف (= بافت قوی و کشسان بدن) بین استخوان های پشت فرد است.

  • A disk is also a flat circular device that is used for storing information


    دیسک همچنین یک دستگاه مسطح و دایره ای شکل است که برای ذخیره اطلاعات استفاده می شود


  • یک قطعه فلزی یا پلاستیکی دایره‌ای مسطح که برای ذخیره اطلاعات در رایانه استفاده می‌شود

  • mainly US disc


    عمدتا ایالات متحده دیسک

example - مثال

  • Put the disk into the drive.


    دیسک را در درایو قرار دهید.

  • I saved the photos onto a disk for you.


    من عکس ها را برای شما روی دیسک ذخیره کردم.

  • a digital/audio/magnetic/optical disk


    یک دیسک دیجیتال / صوتی / مغناطیسی / نوری

  • The dog’s name is on a metal disk attached to its collar.


    نام سگ روی یک دیسک فلزی وصل شده به قلاده آن است.

  • a hard disk


    یک هارد دیسک

  • The data has been automatically stored on a back-up disk.


    داده ها به طور خودکار در یک دیسک پشتیبان ذخیره می شوند.

  • This information can be accessed online as well as on disk.


    این اطلاعات به صورت آنلاین و همچنین روی دیسک قابل دسترسی است.

  • Its more advanced features include disk compression to save disk space.


    از ویژگی های پیشرفته تر آن می توان به فشرده سازی دیسک برای صرفه جویی در فضای دیسک اشاره کرد.

  • transfer/copy/save sth to (a) disk


    انتقال/کپی/ذخیره sth در (الف) دیسک

synonyms - مترادف

  • discsUK


    discsUK


  • بشقاب

  • circles


    حلقه ها

  • discoids


    دیسکوئیدها

  • discuses


    بحث می کند

  • dishes


    ظرف ها

  • saucers


    نعلبکی ها

  • quoits


    کویت

  • sabots


    خرابکاران

  • rings


    حلقه

  • rounds


    دور

antonyms - متضاد