word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a button outside a house that makes a sound when you push it so that people inside know you are there
دکمه ای در خارج از خانه که وقتی آن را فشار می دهید صدا ایجاد می کند تا افراد داخل بدانند شما آنجا هستید
-
a bell operated by a button on or next to the door of a house that you push to tell the people inside that you are there
زنگی که با دکمه ای روی یا در کنار درب خانه کار می کند و آن را فشار می دهید تا به مردم داخل خانه بگویید که آنجا هستید
-
an electrical device with a button near the outside door of a house or apartment that makes a noise when pressed, to let the people inside know someone is there
یک وسیله الکتریکی با دکمه ای در نزدیکی درب بیرونی خانه یا آپارتمان که با فشار دادن صدا ایجاد می کند تا به افراد داخل اطلاع دهد که شخصی آنجاست.
-
وقتی صدای انفجار قدیمی زنگ جلو را شنید به سمت تخت رفت.
-
درست نیم ساعت بعد زنگ خانه ام به صدا درآمد.
-
زن جوان کمی هیکل، با نوزادی در آغوش، زنگ در را پاسخ می دهد.
-
ویکلیف که توسط گروهی از مردم روبرو بود، زنگ در را فشار داد و منتظر ماند.
-
بنجی زنگ در را زد و سپس نفسش را حبس کرد و منتظر ماند.
-
زنگ در را به صدا درآورد، به سکوت درون گوش داد و لحظه ای وحشت کرد.
synonyms - مترادف
-
buzzer
زنگ
-
ringer
کوبنده درب
-
door knocker
عوارض
-
toll
گونگ
-
gong
پوست کندن
-
peal
زنگ خطر. هشدار
-
alarm
صدای زنگ
-
chime
توکسین
-
tocsin
زانو زدن
-
knell
ding-dong
-
ding-dong
آژیر
-
siren
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
-
curfew
هشدار
-
alert
کف زدن
-
علامت
-
clapper
شام
-
کاریلون
-
Vesper
غذاخوری
-
carillon
tintinnabulum
-
dinger
وزوز
-
tintinnabulum
گلوکن اشپیل
-
buzz
زنگ مدرسه
-
glockenspiel
زنگ هشدار
-
زنگ کشتی
-
ناقوس کلیسا
-
alarm bell
زنگ سورتمه
-
ship's bell
زنگ دست
-
-
sleigh bell
-