word - لغت

dynamo || دینام

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈdaɪnəməʊ/

UK :

/ˈdaɪnəməʊ/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [dynamo] در گوگل

description - توضیح


  • ماشینی که شکل دیگری از نیرو را مستقیماً به برق تبدیل می کند


  • کسی که از کاری که انجام می دهد هیجان زده است و انرژی زیادی برای آن صرف می کند


  • چیزی که تأثیر شدیدی بر چیز دیگری دارد و باعث می‌شود چیزها اتفاق بیفتند

  • a device that changes energy of movement into electrical energy


    وسیله ای که انرژی حرکت را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند

  • an energetic force


    یک نیروی پر انرژی


  • آن پدیده فیزیکی عضله پشت دینام یا ژنراتور الکتریکی استاندارد است.

  • Bicycle lights are usually powered by a dynamo.


    چراغ های دوچرخه معمولاً توسط یک دینام تغذیه می شوند.

  • Here was a brand-new kind of eartha rolling, boiling dynamo.


    در اینجا یک نوع کاملاً جدید از دینامو جوشان و نورد خاکی وجود داشت.

  • And that gives dynamo theorists a way to solve one aspect of how the molten iron mixes.


    و این به نظریه پردازان دینام راهی برای حل یک جنبه از نحوه مخلوط شدن آهن مذاب می دهد.

  • Jasso is the 5 foot 2 inch dynamo who is in charge of the teaching program.


    جاسو دینام 5 فوت 2 اینچی است که مسئول برنامه آموزشی است.

  • They have generators under the floors ... like dynamos on bicycles ... that make electricity from the wheels going round.


    آنها ژنراتورهایی در زیر طبقات دارند ... مانند دینام روی دوچرخه ... که برق را از چرخش چرخ ها تولید می کند.

  • The seller offered to meet half the cost of repairing the dynamo.


    فروشنده پیشنهاد داد نیمی از هزینه تعمیر دینام را تامین کند.

example - مثال

  • the team’s midfield dynamo


    دینام خط میانی تیم

  • She's a human dynamo.


    او یک دینام انسانی است.

  • A dynamo on a bicycle will power a pair of lights while the wheels are going around.


    یک دینام روی دوچرخه یک جفت چراغ را در حالی که چرخ ها در حال حرکت هستند، نیرو می دهد.

  • Onstage she is a human dynamo, spending the hour in perpetual motion.


    او روی صحنه یک دینام انسانی است که ساعتی را در حرکت دائمی می گذراند.

  • fig. She’s a real dynamo (= energetic force).


    شکل. او یک دیناموی واقعی (= نیروی پرانرژی) است.

synonyms - مترادف

  • generator


    ژنراتور


  • موتور

  • transformer


    تبدیل کننده


  • باتری

  • turbine


    توربین

  • electric generator


    ژنراتور الکتریکی

  • spark plug


    شمع موتور


  • موتور الکتریکی


  • دستگاه


  • سازوکار

  • piston


    پیستون


  • راندن

  • gears


    چرخ دنده ها


  • سیلندر

  • cylinder


    دنده


  • منبع انرژی


  • زیر کاپوت چیه

  • what's under the hood


    قطار برق


  • موتور احتراق داخلی

  • internal combustion engine


    سیستم

  • apparatus


    تجهیزات


  • اجزاء


  • سخت افزار

  • machinery


    مکانیک

  • components


    ابزارآلات

  • hardware


    ساخت و ساز

  • mechanics


    قطعات متحرک

  • gadgetry


    موتور بنزینی

  • contraption


  • moving parts


  • gasoline engine


antonyms - متضاد


  • شکست

  • loser


    بازنده

  • bum


    ماتحت

  • deadbeat


    مرده

  • freeloader


    رایگان بار

  • idler


    بیکار

  • layabout


    طرح بندی

  • loafer


    لوفر

  • ne'er-do-well


    خوب نیست

  • shirker


    شریر کننده

  • skiver


    اسکی باز

  • waster


    ضایع کننده