word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
یک قطعه موسیقی که فرم یا سبک منظمی ندارد
-
(1940) a US film made by Walt Disney, which consists of a number of different short cartoons, each one with its own piece of classical music. The conductor of the music is Leopold Stokowski, and the cartoons include one in which a group of hippopotamuses dance.
(1940) یک فیلم آمریکایی ساخته والت دیزنی که از تعدادی کارتون کوتاه مختلف تشکیل شده است که هر کدام قطعه موسیقی کلاسیک خود را دارند. رهبر موسیقی لئوپولد استوکوفسکی است و کارتون ها شامل یکی از این کارتون ها می شود که در آن گروهی از اسب آبی ها می رقصند.
-
یک قطعه موسیقی بدون فرم ثابت، یا قطعه ای متشکل از آهنگ هایی که بسیاری از مردم آن را می شناسند یا می شناسند
-
لابی هتل فانتزی از استریمر و فانوس بود.
-
اما موزیکال وسیلهای است برای رهایی از تمام ناامیدیهای فروخورده فانتزی بیلی.
-
At the same time I knew they were stupid fantasias but believed that I was helpless in the face of them.
در عین حال می دانستم که آنها فانتزی های احمقانه ای هستند اما معتقد بودم که در برابر آنها درمانده هستم.