word - لغت

fender || گلگیر

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈfendə(r)/

UK :

/ˈfendər/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [fender] در گوگل

description - توضیح

  • the side part of a car that covers the wheels


    قسمت کناری ماشین که چرخ ها را می پوشاند

  • a low metal wall around a fireplace that prevents burning wood or coal from falling out


    یک دیوار فلزی کم در اطراف شومینه که از ریزش چوب یا زغال سنگ جلوگیری می کند

  • a curved piece of metal over the wheel of a bicycle that prevents water and mud from flying up


    یک قطعه فلزی منحنی روی چرخ دوچرخه که از پرواز آب و گل به بالا جلوگیری می کند

  • a low metal frame around an open fireplace that stops the coal or wood from falling out


    یک قاب فلزی کم در اطراف یک شومینه باز که از ریزش زغال سنگ یا چوب جلوگیری می کند

  • one of the four parts at the side of a car that go over the wheels


    یکی از چهار قسمتی که در کنار خودرو قرار دارد و از روی چرخ ها می رود

  • a curved piece of metal or plastic above the wheels of a bicycle or motorcycle that prevents dirt from getting on the rider


    یک قطعه فلزی یا پلاستیکی خمیده در بالای چرخ‌های دوچرخه یا موتورسیکلت که از ورود کثیفی به سوارکار جلوگیری می‌کند.

  • the part of a car or other vehicle that covers and protects the wheels


    بخشی از خودرو یا وسیله نقلیه دیگر که چرخ ها را می پوشاند و از آن محافظت می کند

  • I could barely walk and went from car fender to telephone post to wall.


    به سختی توانستم راه بروم و از گلگیر ماشین به پست تلفن به دیوار رفتم.

  • Each fender is designed to fit the customer's fireplace and there is an almost infinite combination of styles and materials available.


    هر گلگیر متناسب با شومینه مشتری طراحی شده است و ترکیبی تقریبا بی نهایت از سبک ها و مواد موجود است.

  • Sherman got out and immediately scrutinized the right rear fender.


    شرمن پیاده شد و بلافاصله گلگیر عقب سمت راست را بررسی کرد.

  • Leaning against the fender, beside their booted feet, was a single AK47.


    به گلگیر تکیه داده بود، کنار پاهای چکمه دارشان، یک AK47 تکی بود.

  • So I placed one of them up against the fender, to see what would happen.


    بنابراین یکی از آنها را مقابل گلگیر قرار دادم تا ببینم چه اتفاقی خواهد افتاد.

  • Traditional fender and cast iron canopy in a choice of two trim finishes: black or brass.


    گلگیر سنتی و سایبان چدنی در انتخابی از دو روکش: مشکی یا برنجی.

example - مثال

  • There's a dent in the left fender.


    یک فرورفتگی در گلگیر چپ وجود دارد.

synonyms - مترادف

  • buffer


    بافر

  • bumper


    سپر

  • cocoon


    پیله

  • cushion


    کوسن

  • cushioning


    بالشتک زدن

  • pad


    پد

  • apron


    پیشبند


  • پوشش

  • curb


    محدود کردن

  • fireguard


    آتش نشان


  • قاب


  • نگهبان


  • ماسک

  • mudguard


    گل گیر

  • protector


    محافظ


  • صفحه نمایش

  • shield


    تخته اسپلش

  • splashboard


    بخش

  • ward


    بال


  • صفحه نمایش آتش


  • قوس چرخ

  • wheel arch


    حفاظت

  • safeguard


    سنگر

  • bulwark


    armorUS

  • armorUS


    armourUK

  • armourUK


    تقویت کردن

  • bolster


    مانع


  • بالش

  • pillow


    پرچین

  • hedge


    چاقو زدن

  • squab


antonyms - متضاد

  • harm


    صدمه


  • جراحت