word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
Gas-fired power stations are expected to produce cheaper electricity than coal-fired ones.
انتظار می رود نیروگاه های گازسوز نسبت به نیروگاه های زغال سنگ برق ارزان تری تولید کنند.
-
The company is to take electricity from a new coal-fired power plant being built on one of its sites.
این شرکت قرار است از یک نیروگاه جدید با سوخت زغال سنگ که در یکی از سایت هایش ساخته می شود، برق بگیرد.
synonyms - مترادف
-
sacked
اخراج شد
-
discharged
مرخص شد
-
dismissed
رد
-
رها کردن
-
laid off
اخراج شده
-
made redundant
مازاد ساخته شده است
-
redundant
زائد
-
jobless
بیکار
-
disengaged
جدا شده
-
unemployed
خاتمه یافت
-
terminated
در حال اخراج
-
on layoff
از کار افتاده
-
بیکار شده
-
روی دال
-
disemployed
بی دستمزد
-
idle
بی کار
-
استراحت كردن
-
unwaged
بین مشاغل
-
workless
در مسیر والابی
-
resting
در مورد رفاه
-
between jobs
بدون حقوق
-
پرداخت نشده
-
بدون دستمزد
-
unsalaried
پایین و بیرون
-
unpaid
بدون اشغال
-
wageless
کار نمیکند
-
امضا کردن
-
unoccupied
خارج از عمل
-
-
signing on
-