word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مهم ترین کشتی در گروهی از کشتی های متعلق به نیروی دریایی
-
بهترین و مهمترین محصول، ساختمان و غیره که یک شرکت مالک یا تولید می کند
-
یک محصول شاخص بهترین و مهم ترین محصولی است که یک شرکت تولید می کند
-
یک شرکت شاخص یکی از بهترین ها در صنعت یا کشور خود است
-
یک ساختمان پرچمدار بهترین و مهمترین ساختمانی است که یک شرکت در اختیار دارد
-
بهترین یا مهم ترین محصول، ایده، ساختمان و غیره که یک سازمان مالک یا تولید می کند
-
کشتی درون گروهی که مهمترین افسر در آن حرکت می کند
-
کشتی در میان گروهی از کشتیها که مهمترین افسر بر روی آن حرکت میکند
-
بهترین یا مهم ترین چیز در میان یک گروه
-
بهترین یا مهم ترین محصول، ایده، ساختمان و غیره که یک سازمان تولید می کند یا در اختیار دارد
-
شرکتی که یکی از مهم ترین شرکت ها در یک حوزه یا صنعت خاص است
-
فورد کارهای غیر قابل تصوری را انجام داده و مشوق هایی را برای پرچمدار سال 1996 خود ایجاد کرده است.
-
Oxfam is the thrifty man's chain-store, and the branch at 202b Kensington High Street is its menswear flagship.
آکسفام فروشگاه زنجیرهای مردان صرفهجو است و شعبه در خیابان کنزینگتون 202b پرچمدار لباسهای مردانه آن است.
-
This includes the PowerLan peer-to-peer networking system the company's flagship product of which version 2.30 has also been announced.
این شامل سیستم شبکه های همتا به همتا PowerLan، محصول شاخص این شرکت است که نسخه 2.30 آن نیز اعلام شده است.
-
موستانگ جدید پرچمدار سری جدید فورد است.
-
Only the flagship 50 configurations use the 7100; the lower end boxes in each class using previous incarnations of the chip.
فقط پیکربندی های پرچمدار 50 از 7100 استفاده می کنند. جعبه های انتهایی پایین در هر کلاس با استفاده از تجسم های قبلی تراشه.
-
It is splitting the flagship, four-star Forum Hotel from the chain and offering the two for sale separately.
این هتل پرچمدار و چهار ستاره فروم هتل را از زنجیره جدا می کند و این دو را به طور جداگانه برای فروش عرضه می کند.
-
دو گل سرسبد به هم نزدیک شدند، تعظیم به تعظیم، آهن در برابر بلوط...
example - مثال
-
این شرکت در حال افتتاح یک فروشگاه پرچمدار جدید در لندن است.
-
این دستگاه گل سرسبد در طیف جدید رایانه های ما است.
-
فروشگاه پرچمدار این شرکت در نیویورک است.
-
این زنجیره خرده فروشی گل سرسبد خود را در نیویورک و در 19 ایالت شعبه دارد.
-
این بانک گل سرسبد بانکداری خرده فروشی و تجاری TSSA Financial Holdings Ltd است.
-
تاتا استیل شرکت گل سرسبد گروه تاتا است.
synonyms - مترادف
-
battleship
کشتی جنگی
-
کشتی سرمایه
-
dreadnought
ترسناک
-
warship
مرد جنگ
-
man-of-war
کشتی خط
-
رهبر ناوگان
-
flotilla leader
کشتی سربی
-
مادری
-
آستر
-
liner
قایق توپدار
-
gunboat
ناوشکن
-
destroyer
کشتی
-
کشتی جنگی واحد سبک
-
قلعه شناور
-
floating fortress
واگن جنگی
-
battlewagon
antonyms - متضاد
-
exterior
خارجی
-
exteriority
بیرونی
-
خارج از