word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
داشتن سطح صاف برای گذاشتن چیزی
-
یک کامیون با یک قسمت مسطح در پشت بدون سقف یا طرفین، برای حمل اقلام بزرگ
-
Somewhat surprisingly one of the cheapest scanners the Thunderscan can outperform most of the expensive flatbed machines in this respect.
یکی از ارزانترین اسکنرها، Thunderscan، تا حدودی شگفتآور است که میتواند از این نظر از اکثر دستگاههای گران قیمت پیشی بگیرد.
-
Cheaper flatbed plotters capable of plotting on sheets of A4 or A3 size paper can be interfaced to personal computers.
پلاترهای مسطح ارزانتر، با قابلیت ترسیم بر روی صفحات کاغذ با اندازه A4 یا A3، می توانند به رایانه های شخصی متصل شوند.
-
آنها با دو کامیون تخت آمدند و آپارتمان را خالی کردند.
-
چندین نفر در محل گفتند که کامیون های کم تخت در گذشته در گذرگاه گیر کرده بودند.