word - لغت

foils || فویل ها

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

fɔɪl

UK :

fɔɪl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [foils] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • tin foil


    فویل قلع

  • aluminium foil


    فویل آلومینیومی

  • The hairdresser chatted as he put the foils in.


    آرایشگر در حالی که فویل ها را داخل آن می گذاشت گپ زد.


  • شخصیت مسن تر و بدبین در نمایشنامه بهترین فویل برای ویلیام بی گناه است.


  • تلاش زندانیان برای فرار در آخرین لحظه با دریافت اطلاعات پلیس خنثی شد.

  • aluminum foil


    ورقه ی آلومینیومی

  • An attempted coup against the country’s military ruler was foiled yesterday.


    تلاش برای کودتا علیه حاکم نظامی این کشور دیروز خنثی شد.

synonyms - مترادف

  • fencing


    شمشیربازی

  • swordplay


    شمشیر بازی

  • swordfight


    شمشیرزنی

  • swordsmanship


    دوئل

  • duel


    dullingUK

  • duellingUK


    دوئلینگ ایالات متحده

  • duelingUS


    کار فویل

  • foil work


    حصار فویل

  • foil fencing


    مبارزه با شمشیر


  • مبارزه کن

  • combat



    Warning: Undefined array key 10 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529

antonyms - متضاد

  • advances


    پیشرفت ها

  • assists


    کمک می کند

  • cultivates


    کشت می کند

  • encourages


    تشویق می کند

  • forwards


    به جلو

  • fosters


    پرورش می دهد

  • furthers


    ادامه می دهد

  • nurtures


    ترویج می کند

  • promotes


    ابتکارات

  • abets


    ایدز

  • aids


    اجازه می دهد

  • allows


    آرام می کند

  • calms


    چهره ها

  • faces


    تسهیل می کند

  • facilitates


    الهام می بخشد

  • helps


    آزاد می کند

  • inspirits


    از دست می دهد

  • liberates


    ملاقات می کند

  • loses


    بشقاب ها

  • meets


    منتشر شده

  • placates


    تسکین می دهد

  • releases


    تسلیم می شود

  • soothes


    توسعه می دهد

  • surrenders


    پشتیبانی می کند

  • develops


    پشت

  • supports


    قهرمانان

  • backs


    شتاب می کند

  • champions


    آسان می کند

  • hastens


    هل می دهد

  • eases



    Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589

  • pushes



    Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589