gone

base info - اطلاعات اولیه

gone - رفته

adjective - صفت

/ɡɔːn/

UK :

/ɡɒn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gone] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • ‘Where's the coffee?’ ‘It's all gone.’


    «قهوه کجاست؟» «همه از بین رفت.»

  • ‘Is Tom here?’ ‘No, he was gone before I arrived.’


    تام اینجاست؟ نه، او قبل از رسیدن من رفته بود.

  • The days are gone when you could leave your door unlocked at night.


    روزهایی که می‌توانستید در شب را باز بگذارید، گذشتند.

  • She's seven months gone.


    اون هفت ماهه

  • How far gone are you?


    چقدر رفتی

  • You'll be sorry you said that when I'm dead and gone.


    پشیمون میشی که اینو گفتی وقتی من مردم و رفتم.

  • That won't happen until long after I'm dead and gone.


    تا مدتها بعد از مرگ و رفتن من این اتفاق نمی افتد.

  • I said I'd be home by six and it's already gone seven.


    گفتم تا ساعت شش به خانه می‌روم و ساعت هفت شده است.

  • All my money is gone and I have nothing to buy food with.


    تمام پولم تمام شده و چیزی ندارم که با آن غذا بخرم.

  • Fortunately I'll be dead and gone long before the money runs out.


    خوشبختانه من خیلی قبل از تمام شدن پول خواهم مرد و رفتم.

  • They did everything they could to save him but he was already too far gone (= too close to death) when the ambulance arrived.


    آنها هر کاری که می توانستند برای نجات او انجام دادند، اما وقتی آمبولانس رسید، او خیلی دور (= خیلی نزدیک به مرگ) بود.

  • How far gone is she? (= How long has she been pregnant?)


    او چقدر دور شده است؟ (= چند وقته باردار بوده؟)

  • Both her parents are gone.


    پدر و مادرش هر دو رفته اند.

synonyms - مترادف
  • absent


    غایب


  • دور


  • گمشده

  • missing


    گم شده

  • off


    خاموش

  • out


    بیرون

  • truant


    فراری دادن

  • withdrawn


    برداشته شد

  • astray


    بیراهه

  • decamped


    اردو زد

  • disappeared


    ناپدید شد

  • displaced


    آواره

  • flown


    پرواز کرده


  • شکاف

  • unavailable


    غیر قابل دسترسی

  • vanished


    از بین رفت

  • lacking


    فاقد


  • در غیبت

  • in absentia


    روان کردن

  • run-off


    عدم حضور

  • non-attending


    اینجا نه


  • مرخصی گرفته شده

  • taken leave


    AWOL

  • AWOL


    بیرون از پنجره


  • نقل مکان کرد

  • moved out


    پودر گرفته شده

  • taken a powder


    نشانه ای از


  • در جای دیگر


  • بدون مرخصی غایب

  • absent without leave


    نه در خانه


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

blotch

لغت پیشنهادی

sputter

لغت پیشنهادی

fears