word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
بدخلق و به راحتی اذیت می شوند
-
به راحتی اذیت می شود و شکایت می کند
-
کمی عصبانی هستید زیرا از چیزی عصبانی هستید یا احساس خستگی می کنید
-
وقتی کمتر بدخلق شدی برگرد و مرا ببین.
-
او در روزهای کاری خود به همان اندازه شاد است که استدلر بدخلق است.
-
ساوتال بدخلق و غیر اجتماعی بود، نه مثل او.
-
هایول کمی بداخلاق است و وین بسیار شاد است.
-
I still felt grumpy, but as the preacher got going I also discovered that somehow I wanted him to do well.
هنوز هم احساس بداخلاقی میکردم، اما وقتی واعظ شروع به کار کرد، متوجه شدم که به نوعی میخواهم او خوب عمل کند.
-
هومر، پدر بداخلاق، در یک نیروگاه هستهای کار میکند و فردی احساساتی است.
-
She sits in a soft curve at her easel, gently swabbing away three centuries from a grumpy London sky.
او در یک انحنای نرم در سه پایه خود می نشیند و به آرامی سه قرن از آسمان غمگین لندن دور می شود.
-
یک پیرمرد بداخلاق
-
اما من به خود عادی، بدخلق و همیشه ناراضی خودم برگشته بودم.
synonyms - مترادف
-
cranky
لعنتی
-
صلیب
-
irascible
تحریک پذیر
-
irritable
غمگین
-
sulky
آزمایشی
-
testy
آتشین
-
fiery
کج خلق
-
fractious
باشکوه
-
grouchy
بداخلاق
-
peevish
متعصب
-
petulant
موش
-
ratty
ترسناک
-
surly
حساس
-
touchy
کانتانکر
-
cantankerous
وبا
-
choleric
خرچنگ
-
crabby
ناراضی
-
disgruntled
هوفی
-
huffy
خاردار
-
prickly
مشکوک
-
querulous
پیراهن
-
shirty
تند
-
snappy
عبوس
-
sullen
تراشه دار
-
chippy
نامطلوب
-
crabbed
narky
-
disagreeable
حیله گر
-
narky
منحرف
-
ornery
کوچک
-
perverse
-
pettish
antonyms - متضاد
-
forbearing
بردبار
-
صبور
-
stoic
رواقی
-
stoical
بخشنده
-
forgiving
درك كردن
-
ماندگار
-
enduring
غیرقابل اغتشاش
-
imperturbable
بدون شکایت
-
uncomplaining
غیر قابل بال زدن
-
unflappable
انطباق دادن
-
accommodating
سرد
-
ممتنع
-
indulgent
منفعل
-
passive
پشتکار
-
persevering
متحمل
-
tolerant
بشاش
-
cheerful
اسان گیر
-
easygoing
خوشحال
-
ملایم
-
lenient
طولانی مدت
-
longanimous
دلپذیر
-
pleasant
مهار شده
-
restrained
حباب دار
-
bubbly
شاد
-
cheery
خردکن
-
chipper
چهچه
-
chirpy
همجنس گرا
-
با نشاط
-
genial
شادی آور
-
jolly
-
jovial