word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
راهی برای اجتناب از دادن پاسخ یا نظر مستقیم
-
راهی برای کنترل یا محدود کردن ضرر یا خطر
-
the act of protecting yourself against loss by supporting more than one possible result or both sides in a competition
عمل محافظت از خود در برابر شکست با حمایت از بیش از یک نتیجه ممکن یا هر دو طرف در یک رقابت
-
bushes or small trees planted very close together especially along the edges of a garden field or road
بوته ها یا درختان کوچکی که خیلی نزدیک به هم کاشته می شوند، به ویژه در لبه های باغ، مزرعه یا جاده
-
فعالیت کاشت، قلمه زدن یا مراقبت از پرچین در باغ، مزرعه و غیره.
-
the activity of reducing the risk of losing money on shares, bonds, etc. that you own for example by buying futures (= agreements to sell shares for a particular price at a date in the future) or options (= the rights to buy or sell shares for a particular price within a particular time period)
فعالیت کاهش ریسک از دست دادن پول در سهام، اوراق قرضه و غیره که مالک آنها هستید، به عنوان مثال، با خرید قراردادهای آتی (= توافقات برای فروش سهام به قیمتی خاص در تاریخ آینده) یا اختیار معامله (= حقوق خرید یا فروش سهام به قیمتی خاص در یک دوره زمانی خاص)
example - مثال
-
پوشش و تأخیر بیش از حد انجام شده است و اقدام کافی صورت نگرفته است.
-
من متوجه پرچینی در گزارش میشوم که پر از «میتواند باشد» و «بهنظر میرسد».
-
This type of hedging protects the trader from getting a margin call as the second position will gain if the first loses, and vice versa.
این نوع پوشش ریسک معاملهگر را از دریافت مارجین کال محافظت میکند، زیرا موقعیت دوم در صورت باخت اولی سود خواهد برد و بالعکس.
-
They posted improved profits helped by successful foreign currency hedging.
آنها سودهای بهبود یافته ای را به کمک پوشش موفق ارز خارجی منتشر کردند.
-
You can protect yourself against future rises in interest rates by means of a hedging instrument known as a forward rate agreement.
شما می توانید با استفاده از ابزار پوششی معروف به قرارداد نرخ آتی از خود در برابر افزایش نرخ بهره در آینده محافظت کنید.
-
این را میتوان بهعنوان پوشش بیشتر شرطبندیها توسط رایدهندگان تلقی کرد.
-
یکی از قسمتهای مورد علاقه من در باغ، چمنزاری است که در کنار آن دو خط پرچین سرخدار قرار دارد.
-
با استفاده از پرچین های خاردار یا نرده های بلند، پشت خانه را ایمن کنید.
-
او کارهای عجیب و غریبی مانند سقف سازی و پرچینی را برای افراد انجام می داد.
-
او در باغ با هرس، وجین، حفاری و پرچین مشغول است.
-
Originally hedge funds took a more traditional approach to hedging: they bought shares they thought would rise in companies they expected to do well.
صندوقهای پوشش ریسک در ابتدا رویکرد سنتیتری را برای پوشش ریسک داشتند: آنها سهامی را خریداری کردند که فکر میکردند در شرکتهایی که انتظار داشتند عملکرد خوبی داشته باشند، رشد خواهند کرد.
-
ابزارهای پوشش ریسک مانند قراردادهای آتی به دلار قیمت گذاری می شوند.
-
a hedging policy/strategy/programme
یک سیاست/استراتژی/برنامه پوشش ریسک
synonyms - مترادف
-
bordering
هم مرز
-
surrounding
اطراف
-
girdling
کمربندی
-
ringing
زنگ زدن
-
bounding
مرزبندی
-
circling
حلقه زدن
-
edging
لبه زدن
-
encircling
احاطه کردن
-
girding
تحریک کننده
-
engirding
شمشیربازی
-
fencing
محصور کردن
-
enclosing
شامل
-
encompassing
محدود کردن
-
confining
پوشاندن
-
circumscribing
قلم زدن
-
enveloping
پوشش دادن
-
penning
حاشیه
-
encasing
دور انداز
-
fringing
مسدود کردن
-
compassing
درگیر کردن
-
blockading
دامن
-
encaging
دیوار کشی
-
skirting
توقیف
-
walling
قفس بندی
-
impounding
تاج گل زدن
-
caging
طرفین
-
wreathing
در آغوش گرفتن
-
flanking
حاوی
-
embracing
بسته بندی
-
containing
-
closeting