word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
to move your hand or an object onto the surface of something so that it touches it. usually with force.
حرکت دادن دست یا شیئی روی سطح چیزی به طوری که آن را لمس کند. معمولا با زور
-
لمس کردن چیزی با نیروی ناگهانی
-
تأثیر ناخوشایند یا منفی بر شخص یا چیز داشته باشد.
-
اگر ایده یا فکری به ذهنتان خطور کرد. ناگهان به آن فکر می کنی
-
شلیک کردن یا بمباران یک مکان یا شخص. باعث آسیب یا جراحت شود.
-
رسیدن به یک مکان یا موقعیت
-
موفقیت در رسیدن یا رسیدن به چیزی
-
دوست داشتن کسی و دوست داشتن بلافاصله
-
برای کشتن کسی
-
در ورزش هایی از جمله بیسبال و کریکت. برای کسب امتیاز یا دویدن
-
در بیسبال برای کسب تعداد خاصی از امتیاز به طور متوسط به عنوان خمیر.
-
چیز یا شخصی که بسیار محبوب یا موفق است.
-
a request to use a web page on the internet that is then counted to calculate the number of people looking at the page.
درخواستی برای استفاده از یک صفحه وب در اینترنت که سپس برای محاسبه تعداد افرادی که به صفحه نگاه می کنند شمارش می شود.
-
عمل ضربه زدن به چیزی یا کسی یا موقعیتی که چیزی یا شخصی به شما ضربه می زند.
-
in baseball. when the batter (= person trying to hit the ball) safely reaches first base after hitting the ball
در بیسبال هنگامی که ضرب (= شخصی که سعی می کند به توپ ضربه بزند) پس از ضربه زدن به توپ با خیال راحت به پایه اول می رسد
-
an occasion when something that has been thrown. dropped. shot. etc. at a place or object reaches that place or object.
موقعیتی که چیزی پرتاب شده است. کاهش یافته است. شلیک کرد. و غیره در یک مکان یا شی به آن مکان یا شیء می رسد.
-
یک عمل قتل
-
به سرعت و با قدرت لمس کنید. با دست یا یک شی
-
اگر چیزی به قسمتی از بدن شما برخورد کند. یا آن را زدی شما به طور تصادفی با آن روبرو می شوید
-
شخصی که مورد اصابت گلوله یا سلاح انفجاری قرار می گیرد، توسط آن مجروح می شود.
-
تأثیر ناخوشایند یا منفی بر شخص یا چیز داشته باشد.
-
infml اگر یک واقعیت مهم به شما برسد. شما ناگهان معنی آن را می فهمید.
-
برای رسیدن به مکانی موقعیت یا ایالت
-
برای انجام یک حرکت بیسبال پرتاب شده در محوطه بازی با لمس آن با چوب (= چوب).
-
کسی یا چیزی که بسیار محبوب یا موفق است.
-
یک ضربه پایه
-
عمل زدن به کسی یا چیزی یا موقعیتی که به کسی یا چیزی ضربه می زند.
-
تأثیر ناخوشایند یا منفی بر کسی یا چیزی گذاشتن .
-
برای رسیدن به یک سطح یا مقدار خاص. به خصوص یک بسیار زیاد یا بسیار پایین.
-
تجربه یک موقعیت دشوار یا توقف پیشرفت با چیزی.
-
برای خرید در دسترس مردم قرار گیرد.
-
به شدت تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن
-
برای رسیدن به نقطه ای که دیگر نمی توان در آن پیشرفت کرد.
-
برای رسیدن به سطح بسیار پایین
-
تا بسیار موفق شود
-
به طور ناگهانی دست از موفقیت بردارید یا از انجام آن دست بکشید.
-
to immediately work hard and successfully at a new activity.
بلافاصله در یک فعالیت جدید سخت و با موفقیت کار کنید.
-
در گزارش های خبری مورد توجه زیادی قرار گیرد.
-
برای رسیدن به موفقیت مالی
-
یک شکست مالی باشد
-
چیز یا شخصی که بسیار محبوب یا موفق است.
-
a visit to a particular website on the internet. which is then counted to calculate the number of people who see the website.
بازدید از یک وب سایت خاص در اینترنت که سپس برای محاسبه تعداد افرادی که وب سایت را می بینند شمارش می شود.
-
چیزی که تأثیر ناخوشایند یا منفی بر شخص یا چیز می گذارد.
-
به شدت تحت تاثیر یک موقعیت یا مشکل دشوار قرار گرفتن.
-
باید هزینه ای غیرعادی بپردازد.
example - مثال
-
من یک کبودی دارم که پایم را به گوشه میز زدم.
-
سنگی به پنجره خورد و شیشه را شکست.
-
من فقط او را مسخره می کردم که ناگهان او به من حمله کرد و ضربه ای به صورتم زد.
-
ماشین از جاده خارج شد. به درخت برخورد کرد و واژگون شد.
-
فقط سعی کنید روی ضربه زدن به توپ تمرکز کنید.
-
او پنجره را باز کرد و من با یک انفجار هوای یخی برخورد کردم.
-
کسب و کارهای کوچک بیشترین آسیب را از رکود وارد کرده اند.
-
این ترتیبات مالیاتی جدید به همه ضربه می زند. اما به ویژه خانواده های با درآمد متوسط.
-
اخیراً شبهای کوتاه زیادی را پشت سر گذاشتهام و امروز کمخوابی ناگهان به سراغم آمده است.
-
او سعی می کند وانمود کند که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما پس از آن واقعیت به او ضربه می زند و بسیار سخت است.
-
گلوله به او اصابت کرد و به صورت تپه ای روی زمین مچاله شد.
-
سه سرباز بر اثر اصابت یک خمپاره بمب به کامیون آنها کشته شدند.
-
90 درصد موشک های پیش بینی شده به هدف خود اصابت خواهند کرد.
-
او مورد اصابت گلوله کمانه قرار گرفت.
-
من چهار شوت داشتم اما حتی به هدفم نخوردم.
-
دلار در برابر ین ژاپن به پایین ترین حد خود رسیده است.
-
وقتی به بیرمنگام رسیدیم باید حدود ساعت شش باشد.
-
رتبه بندی نظرسنجی نخست وزیر به پایین ترین حد خود رسیده است.
-
تک آهنگ جدید مدونا امروز در رتبه 3 جدول قرار گرفت.
-
اگر به این مسیر ادامه دهید. در نهایت به ساحل خواهی رسید.
-
دیروز. او با 74 توپ روبرو شد و 9 ضربه چهار و دو شش ضربه زد.
-
رامیرز به دومین هومر خود در شب ضربه زد و برتری را به 4-2 کاهش داد.
-
او در بزرگسالی به 0.521 رسید و به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد.
-
اولین موفقیت بیتلز Love Me Do بود.
-
آخرین فیلم او در گیشه غافلگیرکننده بود.
-
آلبوم جدید شامل چند آهنگ جدید با دقت ساخته شده و تعدادی آهنگ آشنا است.
-
او در دهه 80 یک رشته از 20 بازدید برتر داشت.
-
نگاهی نوستالژیک به موفقیت های موسیقی دهه 60 خواهیم داشت.