word - لغت

horoscope || طالع بینی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈhɒrəskəʊp/

UK :

/ˈhɔːrəskəʊp/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [horoscope] در گوگل

description - توضیح


  • شرح شخصیت شما و اتفاقاتی که برای شما خواهد افتاد، بر اساس موقعیت ستارگان و سیارات در زمان تولد

  • a description of what is going to happen to you based on the position of the stars and planets at the time of your birth


    شرح آنچه قرار است برای شما بیفتد، بر اساس موقعیت ستارگان و سیارات در زمان تولد شما

  • a description of what is going to happen to you based on the position of the stars and planets at the time of your birth


    موارد خاصی مانند کاریکاتور و طالع بینی اغلب خوانندگان بالایی داشتند. مقالات پیشرو نداشتند.

  • Particular items like cartoons and horoscopes often had high readerships; leading articles did not.


    با این حال، برخی رویدادهای ورزشی جزئی، برنامه های تلویزیونی، جدول کلمات متقاطع و طالع بینی حذف شده اند.

  • However some minor sporting events, television schedules, crosswords and horoscopes have been omitted.


    نه، ما طالع بینی را انجام نمی دهیم و فقط به بعد از ظهر شنبه نگاه می کنیم.

  • No we're not doing horoscopes just looking ahead to Saturday afternoon.


    پاپ شرط بندی را - با فرار مالیاتی و خواندن طالع بینی - در فهرست گناهانی قرار داده است که خطر لعنت ابدی را تهدید می کند.

  • The Pope has put betting - with tax-dodging and reading horoscopes - on a list of sins that risk eternal damnation.


    و ستارگانی که بندگی آن طالع بینی ها را می خوانند برای نشانه لعنت ابدی قرار می گیرند.

  • And stargazers who slavishly read those horoscopes are set for the sign of eternal damnation.


    هیچ معنایی نداشت که اجازه دهیم چیز احمقانه ای مانند یک طالع بینی ناخواسته او را در یک فلپ قرار دهد.

  • There was no sense in letting a silly thing like an unsolicited horoscope put her in a flap.


    شما حتی می توانید فال خود را به ترکیب اضافه کنید.

  • You can even have your horoscope added to the mix.


    حتی خواندن فال شما می تواند بینی شما را بلند کند.

  • Even reading your horoscope can get up your nose.


example - مثال

  • Do you believe in horoscopes?


    آیا شما به طالع بینی اعتقاد دارید؟

  • To cast someone's horoscope, you need to know their date and exact time of birth.


    برای انتخاب طالع بینی یک فرد، باید تاریخ و زمان دقیق تولد او را بدانید.

  • What does your horoscope say?


    فال شما چه می گوید؟

  • I read my horoscope most days.


    من بیشتر روزها فال خود را می خوانم.

  • My horoscope said I was going to be lucky in love this month.


    طالع من گفت من در این ماه در عشق خوش شانس خواهم بود.

synonyms - مترادف

  • prediction


    پیش بینی

  • astrology


    طالع بینی

  • crystal gazing


    نگاه کریستالی

  • forecast


    فال

  • augury


    رسالت

  • prophecy


    واتیکاسیون

  • prognosis


    پیش آگهی

  • vaticination


    فال گویی

  • prognostic


    پیشگویی

  • soothsaying


    پیش بینی کننده

  • divination


    روحیه دادن

  • foretelling


    طرح ریزی

  • prognostication


    قالب

  • prognosticating


    انتظار

  • presaging


    پیش بینی کردن

  • omen


    پیشگویی کنید

  • bodement


    آینده نگری

  • projection


    مداحی

  • forecasting


    قوز کردن

  • auguring


    حدس بزن


  • نکته


  • حدس

  • predicting


  • prophesy


  • foresight


  • auspication


  • prevision


  • hunch



  • tip


  • conjecture


antonyms - متضاد

  • autonomy


    خودمختاری


  • انتخاب

  • liberty


    آزادی


  • اراده آزاد


  • اراده


  • رضایت

  • volition


    عزم

  • consent


    اختیار

  • determination


    ترکیب

  • discretion


    قصد

  • conation


    ذهن


  • تمایل


  • میل

  • willingness


    انتخاب آزاد


  • تصمیم آزاد


  • خود مختاری


  • تصمیم داوطلبانه

  • self-determination


  • voluntary decision