word - لغت

howls || زوزه می کشد

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

haʊl

UK :

haʊl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [howls] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • In the silence of the night a lone wolf howled.


    در سکوت شب، گرگ تنها زوزه کشید.

  • An injured dog lay in the middle of the road howling with/in pain.


    سگی زخمی وسط راه دراز کشیده بود و با درد/درد زوزه می کشید.

  • We were howling with laughter.


    از خنده زوزه میکشیدیم.

  • The opposition howled down the government's proposal (= shouted loudly to express disapproval).


    مخالفان پیشنهاد دولت را زوزه کشیدند (= با صدای بلند برای ابراز مخالفت فریاد زدند).

  • Is there someone outside or is it just the wind howling in the trees?


    آیا کسی بیرون است یا فقط باد در درختان زوزه می کشد؟

  • the howl of the wind in the trees


    زوزه باد در درختان

  • He leaves his dog shut up in the house all day and we can hear its howls.


    او سگش را تمام روز در خانه خاموش می گذارد و ما صدای زوزه اش را می شنویم.

  • She let out a howl of pain.


    زوزه ای از درد بیرون داد.

  • Plans to build a new supermarket have been greeted with howls of protest from local residents.


    طرح های ساخت سوپرمارکت جدید با زوزه های اعتراضی از سوی ساکنان محلی مورد استقبال قرار گرفته است.

  • Toby stepped on a nail, and he howled in pain.


    توبی روی میخ پا گذاشت و از درد زوزه کشید.

  • The wind howled.


    باد زوزه کشید.

  • fig. The senators kept howling (= loudly complaining) that there was not enough money in the budget to pay for the president’s plan.


    شکل. سناتورها مدام زوزه می کشیدند (= با صدای بلند شکایت می کردند) که پول کافی در بودجه برای پرداخت برنامه رئیس جمهور وجود ندارد.

  • the howl of the wind


    زوزه باد

  • fig. The loudest howl (= strongly expressed complaint) seemed to come from farmers in the Midwest.


    شکل. به نظر می رسید که بلندترین زوزه (= شکایت شدید) از طرف کشاورزان در غرب میانه آمده باشد.

synonyms - مترادف

  • cries


    گریه می کند

  • shouts


    فریاد می زند

  • yells


    جیغ می کشد

  • shrieks


    غرش می کند

  • screams


    جیغ

  • roars


    ناله می کند

  • screech


    فریادها

  • yelps


    اوف

  • wails


    غرغر می کند

  • hollers


    دم

  • whoops


    هوت

  • bawls


    زوزه می کشد

  • bellows


    خلیج ها

  • hoots


    کاتروال

  • yowls


    clamorUS

  • bays


    clamourUK

  • caterwauls


    زنگ ها

  • clamorUS


    تمسخرها

  • clamourUK


    یپس

  • outcries


    ناله ها

  • growls


    تماس می گیرد

  • bells


    غوغا می کند

  • ululations


    یاو

  • yips


  • whines


  • whimpers


  • weeps


  • calls


  • squalls


  • squeals


  • yawps


antonyms - متضاد

  • exultation


    شادی

  • rejoicing


    لذت بسیار

  • joy


    پیروزی

  • happiness


    جشن

  • delight


    تحقیر

  • triumph


    تشویق کردن

  • jubilation


    شکوه

  • festivity


    شادی آفرینی

  • elation


    لذت ها

  • glee


    خوشبختی


  • عیاشی

  • cheer


    هذیان ها

  • glory


    رضایت

  • merrymaking


    نشاط

  • pleasures


    خلسه

  • gaiety


    لذت بردن

  • revelry


    لاف زدن

  • gladness


    صدا زدن

  • deliriums


    جلال

  • euphoria


    شور و نشاط

  • exhilaration


    جشن ها

  • ecstasy


    revelingsUS

  • rapture


    revellingsUK

  • boastings


  • crowings


  • gloatings


  • exuberance


  • feastings


  • revelingsUS


  • revellingsUK


  • braggings