word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
اگر سگ یا گرگ زوزه می کشد، صدای بلند و غم انگیزی می دهد
-
برای ایجاد صدای بلند، معمولاً برای بیان درد، غم یا احساس قوی دیگر
-
اگر باد زوزه بکشد، به شدت می وزد و سر و صدای زیادی ایجاد می کند
-
صدای بلند، بلند و غمگین
-
ابراز قوی احساسات، مانند عصبانیت یا مخالفت
-
برای ایجاد صدای گریه بلند، بلند، مانند صدای یک سگ
-
صدای گریه بلند و بلند
example - مثال
-
در سکوت شب، گرگ تنها زوزه کشید.
-
سگی زخمی وسط راه دراز کشیده بود و با درد/درد زوزه می کشید.
-
از خنده زوزه میکشیدیم.
-
مخالفان پیشنهاد دولت را زوزه کشیدند (= با صدای بلند برای ابراز مخالفت فریاد زدند).
-
آیا کسی بیرون است یا فقط باد در درختان زوزه می کشد؟
-
زوزه باد در درختان
-
او سگش را تمام روز در خانه خاموش می گذارد و ما صدای زوزه اش را می شنویم.
-
زوزه ای از درد بیرون داد.
-
طرح های ساخت سوپرمارکت جدید با زوزه های اعتراضی از سوی ساکنان محلی مورد استقبال قرار گرفته است.
-
توبی روی میخ پا گذاشت و از درد زوزه کشید.
-
باد زوزه کشید.
-
fig. The senators kept howling (= loudly complaining) that there was not enough money in the budget to pay for the president’s plan.
شکل. سناتورها مدام زوزه می کشیدند (= با صدای بلند شکایت می کردند) که پول کافی در بودجه برای پرداخت برنامه رئیس جمهور وجود ندارد.
-
زوزه باد
-
شکل. به نظر می رسید که بلندترین زوزه (= شکایت شدید) از طرف کشاورزان در غرب میانه آمده باشد.
synonyms - مترادف
-
cries
گریه می کند
-
shouts
فریاد می زند
-
yells
جیغ می کشد
-
shrieks
غرش می کند
-
screams
جیغ
-
roars
ناله می کند
-
screech
فریادها
-
yelps
اوف
-
wails
غرغر می کند
-
hollers
دم
-
whoops
هوت
-
bawls
زوزه می کشد
-
bellows
خلیج ها
-
hoots
کاتروال
-
yowls
clamorUS
-
bays
clamourUK
-
caterwauls
زنگ ها
-
clamorUS
تمسخرها
-
clamourUK
یپس
-
outcries
ناله ها
-
growls
تماس می گیرد
-
bells
غوغا می کند
-
ululations
یاو
-
yips
-
whines
-
whimpers
-
weeps
-
calls
-
squalls
-
squeals
-
yawps
antonyms - متضاد
-
exultation
شادی
-
rejoicing
لذت بسیار
-
پیروزی
-
happiness
جشن
-
delight
تحقیر
-
triumph
تشویق کردن
-
jubilation
شکوه
-
festivity
شادی آفرینی
-
elation
لذت ها
-
glee
خوشبختی
-
عیاشی
-
cheer
هذیان ها
-
glory
رضایت
-
merrymaking
نشاط
-
pleasures
خلسه
-
gaiety
لذت بردن
-
revelry
لاف زدن
-
gladness
صدا زدن
-
deliriums
جلال
-
euphoria
شور و نشاط
-
exhilaration
جشن ها
-
ecstasy
revelingsUS
-
rapture
revellingsUK
-
boastings
-
crowings
-
gloatings
-
exuberance
-
feastings
-
revelingsUS
-
revellingsUK
-
braggings