word - لغت

imbedded || تعبیه شده است

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ɪmˈbed.ɪd

UK :

ɪmˈbed.ɪd

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [imbedded] در گوگل

description - توضیح

  • embedded


    تعبیه شده است

example - مثال

synonyms - مترادف

  • bedded


    تخت

  • embedded


    تعبیه شده است

  • fixt


    تعمیر

  • fixed


    درست شد

  • implanted


    کاشته شده است

  • rooted


    نشات گرفتن

  • lodged


    تسلیم شد

  • entrenched


    جا افتاده است

  • enrooted


    ریشه دار شده است

  • set


    تنظیم

  • planted


    کاشته شده

  • ingrained


    ریشه دار

  • intrenched


    فرورفته

  • engrained


    حک شده است

  • inserted


    درج شده است

  • established


    ایجاد

  • impacted


    تحت تاثیر قرار گرفته است

  • buried


    به خاک سپرده شد

  • settled


    مستقر شده

  • sank


    غرق شد

  • sunk


    غرق شده

  • sunken


    منبت کاری شده

  • inlaid


    مستقر

  • based


    ثابت کردن

  • fixt into


    برپایی


  • نصب شده است

  • installed


    قرار داده شده

  • placed


    القا شده است

  • instilled


    ثابت شده است

  • infixed


    در جای خود قرار دهد


antonyms - متضاد

  • extricated


    خارج شده

  • released


    منتشر شد

  • detached


    جدا

  • dislodged


    جابجا شده است

  • ejected


    بیرون انداخته شد

  • eliminated


    حذف شده است

  • excised


    بریده شده

  • expunged


    حذف شد

  • extracted


    استخراج شده است

  • removed


    حذف شده

  • withdrawn


    برداشته شد