word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
تا کسی احساس کند می خواهد کاری را انجام دهد و می تواند انجامش دهد
-
وادار کردن کسی احساس یا واکنش شدید خاصی داشته باشد
-
ایده دادن به کسی برای کتاب، فیلم، محصول و غیره
-
برای نفس کشیدن
-
پر کردن کسی با اعتماد به نفس و تمایل به انجام کاری
-
اگر چیزی یا کسی چیز دیگری را القا کند، باعث یا منجر به آن می شود
example - مثال
-
His confident leadership inspired his followers.
رهبری مطمئن او الهام بخش پیروانش بود.
-
پس از سفر به ونزوئلا، او برای یادگیری اسپانیایی الهام گرفت.
-
او وفاداری زیادی را در میان پیروان خود القا می کند.
-
تلاش قهرمانانه کاپیتان عزم را به آنها القا کرد.
-
یک قطعه موسیقی با الهام از صداهای دلفین
-
طراحی این خودرو الهام بخش بسیاری از تقلیدها شده است.
-
وقتی الهام می گیرید، هوا را به ریه های خود می کشانید.
-
غلظت اکسیژن در گازهای بیهوشی دمیده شده هرگز نباید کمتر از 21 درصد باشد.
-
او به شاگردانش الهام بخشید تا بهترین کار را انجام دهند.
-
A successful TV program inspires many imitations.
یک برنامه تلویزیونی موفق تقلیدهای زیادی را القا می کند.
synonyms - مترادف
-
encourages
تشویق می کند
-
causes
علل
-
motivates
انگیزه می دهد
-
stimulates
تحریک می کند
-
influences
تاثیر می گذارد
-
moves
حرکت می کند
-
rouses
متحرک می کند
-
animates
متقاعد می کند
-
persuades
خار
-
spurs
الهام می بخشد
-
inspirits
energisesUK
-
energisesUK
انرژی ایالات متحده
-
energizesUS
مشتاقان
-
enthuses
گالوانیزه انگلستان
-
galvanisesUK
ایالات متحده را گالوانیزه می کند
-
galvanizesUS
دل می دهد
-
heartens
ایالات متحده را تقویت می کند
-
invigoratesUS
تحت تاثیر قرار می دهد
-
impresses
شیب می کند
-
inclines
instilsUK
-
instilsUK
جرقه ها
-
sparks
به هم می زند
-
stirs
نوسان می کند
-
sways
جسور می کند
-
emboldens
جان می بخشد
-
enlivens
هیجان زده می کند
-
excites
به وجد می آورد
-
exhilarates
گودها
-
goads
آب می کند
-
imbues
را تحریک می کند
-
impels
antonyms - متضاد
-
results
نتایج
-
follows
را دنبال می کند
-
ensues
رخ می دهد
-
develops
توسعه می دهد
-
arises
ناشی می شود
-
evolves
تکامل می یابد
-
emerges
پدیدار می شود
-
emanates
ساطع می شود
-
issues
مسائل
-
flows
جریان می یابد
-
occurs
اتفاق میافتد
-
takes place
به وجود می آید
-
comes about
درآمد حاصل می شود
-
proceeds
مشتق می شود
-
derives
اتفاق می افتد
-
happens
آشکار می کند
-
manifests
ایالات متحده را تحقق می بخشد
-
materializesUS
بالا می رود
-
rises
ساقه ها
-
stems
ظاهر می شود
-
appears
فنر
-
springs
سطوح
-
surfaces
تشکیل می دهد
-
eventuates
همراهی می کند
-
forms
حضور می یابد
-
transpires
مطرح می شود
-
accompanies
شکوفا می شود
-
attends
-
comes forth
-
-
flourishes