word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
شامل بیش از یک کشور
-
یک رویداد ورزشی شامل بیش از یک کشور. یا فردی که در آن رقابت می کند.
-
شامل بیش از یک کشور
-
مربوط یا شامل بیش از یک کشور است.
example - مثال
-
او رئیس یک شرکت بزرگ بین المللی بود.
-
The Davis Cup is an important international tennis championship.
جام دیویس یک قهرمانی مهم بین المللی تنیس است.
-
Lineker announced his retirement from international football before the 1992 European Championships.
لینه کر پیش از مسابقات قهرمانی اروپا در سال 1992 اعلام کرد از فوتبال بین المللی خداحافظی می کند.
-
The government has signed an international arms-control agreement.
دولت توافقنامه بین المللی کنترل تسلیحات را امضا کرده است.
-
It was her performances in Aida which gained her an international reputation as a soprano.
اجرای او در آیدا بود که به عنوان یک سوپرانو شهرت بینالمللی پیدا کرد.