word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a period of training spent in a hospital by a young doctor in order to finish their medical qualification
یک دوره آموزشی که توسط یک پزشک جوان در بیمارستان به منظور تکمیل صلاحیت پزشکی خود سپری شده است
-
a period of time during which someone works for a company or organization in order to get experience of a particular type of work
دوره زمانی که در طی آن شخصی برای یک شرکت یا سازمان کار می کند تا تجربه نوع خاصی از کار را کسب کند
-
a period of time spent receiving or completing training at a job as a part of becoming qualified to do it
دوره زمانی صرف دریافت یا تکمیل آموزش در یک شغل به عنوان بخشی از واجد شرایط شدن برای انجام آن
-
a period of time during which a student works for a company or organization in order to get experience of a particular type of work
دوره زمانی که در طی آن یک دانشجو برای یک شرکت یا سازمان کار می کند تا تجربه نوع خاصی از کار را کسب کند
example - مثال
-
او دوره کارآموزی خود را در بیمارستان گارفیلد گذراند.
-
جین یک دوره کارآموزی تابستانی در یک ایستگاه تلویزیونی محلی دارد.
-
او دوره کارآموزی خود را در یک بیمارستان محلی گذراند.
-
دانشجویان بازرگانی اغلب در طول تعطیلات طولانی خود در شرکت های تجارت الکترونیک کارآموزی می کنند.
-
a paid/summer internship
کارآموزی با پرداخت / تابستان
-
an internship program
یک برنامه کارآموزی
synonyms - مترادف
-
apprenticeships
دوره های کارآموزی
-
آموزش
-
externships
خارجی ها
-
practicums
تمرینات
-
jobs
شغل ها
-
placement
تعیین سطح
-
positions
موقعیت ها
-
residencies
اقامتگاه ها
-
دانشکده پزشکی
-
traineeships
تحصیلات
-
آماده سازی
-
تجربه کاری
-
زمان
-
محل های کاری
-
work placements
نوشته ها
-
posts
مشروط
-
probations
تازه کار می کند
-
novitiates
شروع
-
initiation
دانشجویی
-
studentship
اجاره نامه ها
-
indentureships
مردمک ها
-
pupillages
دوره های آموزشی
-
courses
سرپرستی
-
tutelage
مطالعه
-
معاینات
-
examinations
بازجویی ها
-
inquests
پژوهش
-
تفتیش عقاید
-
inquisition
امتحانات
-
examens
پرس و جو ایالات متحده
-
inquiryUS