word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
دستگاهی در بارها، رستورانها و غیره که وقتی پول در آن میگذارید، موسیقی پخش میکند
-
دستگاهی در نوار و غیره که وقتی سکه ای در آن گذاشته می شود موسیقی ضبط شده را پخش می کند
-
دستگاهی که با گذاشتن سکه در آن، موسیقی ضبط شده را پخش می کند
-
طولی نکشید که هر محله یهودی نشین به یک مجموعه و هر صحنه موسیقی به یک جوک باکس تبدیل شد.
-
Drives for these disks cost from £1,000 to about £3000 with huge jukeboxes costing as much as £250,000.
درایوهای این دیسک ها از 1000 پوند تا حدود 3000 پوند قیمت دارند و جوک باکس های بزرگ تا 250000 پوند قیمت دارند.
-
ممفیس، فکر کردم میخواهی یک جوکباکس جدید برایت بخری.
-
آن مرد هفته ای دو بار می آمد تا جوک باکس را جمع کند.
-
موسیقی پاپ از جوک باکس به صدا درآمد.
-
آنها در حال رقصیدن بودند، چند نفر از آنها، با موسیقی روی جوک باکس.
-
شما می توانستید جوک باکس یا چیز دیگری بازی کنید.
-
در درون سوان، جوکباکس مجموعهای از آهنگهای کرکنندهای از اوایل دهه شصت را انتخاب میکرد.