word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
گروهی از تیمهای ورزشی که در مسابقاتی بین یکدیگر شرکت میکنند.
-
گروهی از افراد یا کشورها که به دلیل داشتن منافع یکسان به یکدیگر می پیوندند.
-
گروهی از تیم ها یا بازیکنان یک رشته ورزشی که در رقابت هایی با یکدیگر شرکت می کنند.
-
A league is also a group in which all the players. people. or things are on approximately the same level.
لیگ نیز گروهی است که در آن همه بازیکنان. مردم. یا چیزها تقریباً در یک سطح هستند.
-
گروهی از مردم یا کشورها که به دلیل داشتن منافع یکسان به یکدیگر می پیوندند.
-
If someone is in league with someone else. they have agreed secretly to do something together. esp. something illegal or wrong.
اگر کسی با دیگری در لیگ باشد. آنها مخفیانه توافق کرده اند که با هم کاری انجام دهند. مخصوصا چیزی غیر قانونی یا اشتباه
example - مثال
-
کمبریج یونایتد در رده سوم لیگ قرار دارد.
-
تیمهای جدید در صورت عدم موفقیت در ورزشگاههایشان در لیگ پذیرفته نخواهند شد.
-
این کودک شش ساله در تیم بیسبال لیگ peewee است.
-
این تیم ده امتیاز از نزدیکترین تعقیب کننده خود در لیگ برتر است.
-
او بهترین تیرانداز لیگ است.
synonyms - مترادف
-
اتحادیه
-
اتحاد
-
گروه
-
جامعه
-
اتحاد. اتصال
-
fraternity
برادری
-
organisationUK
سازمان انگلستان
-
organizationUS
سازمان ایالات متحده
-
باشگاه
-
ائتلاف
-
guild
صنفی
-
consortium
کنسرسیوم
-
federation
فدراسیون
-
fellowship
معاشرت
-
موسسه، نهاد
antonyms - متضاد
-
disunion
جدایی
-
separation
جدایش، جدایی
-
تقسیم
-
شخصی
-
طلاق
-
detachment
کناره گیری
-
sisterhood
خواهری
-
dissociation
تفکیک
-
disaffiliation
عدم وابستگی
-
یکی
-
disagreement
اختلاف نظر
-
antagonism
تضاد
-
severance
جدایی
-
disassociation
تفکیک
-
disconnection
قطع ارتباط