word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ادامه حیات برای مدت طولانی تر از حد معمول یا مطلوب
-
ماندگاری طولانی مدت
-
لاشه ها رها می شوند تا پوسیده شوند، در حالی که آهوهای زخمی شده توسط تیراندازان فقیر دچار مرگ و میر طولانی مدت می شوند.
-
او از یک شک طولانی مدت مبهوت شده بود که ممکن است کارت هایش را بد بازی کرده باشد.
-
اگر در مورد ازدواج شک داشت، آن را نشان نمی داد.
-
پدر از اثرات ماندگار پرتودرمانی رنج می برد
-
بیماریهای طولانی مدت ممکن است تنها به یک درمان در روز یا کمتر نیاز داشته باشند.
-
تصاویر ماندگار بازی های المپیک سیدنی چه خواهد بود؟
-
دست شاهی را در هم بست و با سه بوسه طولانی روی آن گچ کرد.
-
If he had any lingering memories, which was almost impossible to credit they would not match what he now encountered.
اگر او خاطرات ماندگاری داشت که اعتبارش تقریباً غیرممکن بود، با آنچه که اکنون با آن روبرو شده بود مطابقت نداشت.
-
سوالات طولانی در مورد ترور
-
او مدتی پس از قطع رابطه اش با هنری احساس گناه داشت.
example - مثال
-
مرگی دردناک و طولانی
-
آخرین نگاه ماندگار
-
lingering doubts
تردیدهای ماندگار
-
بوی ماندگار روغن ماشین
-
او را بوسید طولانی و طولانی.
-
او می گوید که دیگر او را نمی بیند، اما من هنوز شک دارم.
-
این شکست به هر امیدی که او برای کسب عنوان قهرمانی داشت پایان می دهد.
synonyms - مترادف
-
lasting
بادوام
-
persisting
ماندگار
-
abiding
زنده ماندن
-
surviving
باقی مانده
-
residual
باقی مانده است
-
جویدن
-
gnawing
آزار دهنده
-
nagging
غرغر کردن
-
niggling
عود کننده
-
recurrent
مکرر
-
recurring
همیشه حاضر
-
ever-present
موجود
-
enduring
زندگي كردن
-
vestigial
در دست اقدام
-
زنده
-
جاری
-
extant
ادامه دارد
-
-
-
-
continuing on
antonyms - متضاد
-
short-lived
کوتاه مدت
-
ending
پایان دادن
-
ephemeral
زودگذر
-
fleeting
نامعین
-
indefinite
سریع
-
سطحی
-
superficial
موقت
-
گذرا
-
transient
تسلیم شدن
-
yielding
مختصر
-
ناپایدار
-
impermanent
گذراندن
-
passing
انی
-
transitory
محو شدن
-
momentary
کوتاه
-
evanescent
فراری
-
رعد و برق
-
cursory
برگریز
-
fugitive
پرواز کردن
-
lightning
شهاب سنگی
-
deciduous
اضافه
-
fugacious
-
flying
-
fading
-
meteoric
-
added
-
-
swift
-
short-term