word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
یک ساختمان فهرست شده یکی از جاذبه های تاریخی در بریتانیا است و توسط یک دستور دولتی محافظت می شود
-
شرکتی است که سهام خود را برای فروش در بورس عرضه می کند
-
a record of short pieces of information such as people's names usually written or printed with a single thing on each line and often ordered in a way that makes a particular thing easy to find
رکوردی از اطلاعات کوتاه، مانند نام افراد، که معمولاً با یک چیز در هر خط نوشته یا چاپ می شود و اغلب به گونه ای سفارش داده می شود که یافتن یک چیز خاص را آسان می کند.
-
اگر یک کشتی فهرستی داشته باشد، به یک طرف خم می شود.
-
برای تهیه فهرست، یا گنجاندن چیزی در فهرست
-
(کشتی) به یک طرف خم شدن مخصوصاً در اثر آسیب
-
برای در دسترس قرار دادن سهام یک شرکت در یک بازار مالی خاص
-
در دسترس قرار دادن چیزی، به ویژه ملکی برای خرید مردم
-
a record of short pieces of information usually arranged one below the other so that they can be read easily or counted
رکوردی از اطلاعات کوتاه که معمولاً یکی زیر دیگری مرتب می شوند تا بتوان آنها را به راحتی خواند یا شمارش کرد
-
(به ویژه کشتی) به یک طرف خم شدن
-
to make a record of short pieces of information usually arranging one below the other so that they can be read easily or counted
برای ثبت اطلاعات کوتاه، معمولاً یکی زیر دیگری مرتب می شود تا بتوان آنها را به راحتی خواند یا شمارش کرد.
-
برای در دسترس قرار دادن سهام یک شرکت در یک بازار سهام خاص
-
وقتی چیزی با قیمتی خاص فهرست می شود یا فهرست می شود، با آن قیمت برای فروش است
-
هفت گروه از رویکردهای پیشگیرانه ثانویه فهرست شده است.
-
The means s.d. from independent experiments are listed.
وسیله s.d. از آزمایشات مستقل ذکر شده است.
-
Shortly after buying it Denega was refused listed building consent to demolish the chapel and develop 21 sheltered accommodation units.
مدت کوتاهی پس از خرید آن، دنگا از موافقت ساختمانی برای تخریب کلیسا و توسعه 21 واحد اقامتی سرپناه خودداری کرد.
-
Any work which materially affects the character of a listed building inside or out requires listed building consent.
هر کاری که به طور مادی بر شخصیت یک ساختمان فهرست شده، در داخل یا خارج تأثیر می گذارد، نیاز به رضایت ساختمان فهرست شده دارد.
-
It is an offence to demolish or to alter a listed building unless listed building consent has been obtained.
تخریب یا تغییر ساختمان فهرست شده جرم است مگر اینکه موافقت ساختمان فهرست شده اخذ شده باشد.
-
Another problem is the general feeling amongst Health Service employees and their property advisors that their listed buildings are liabilities rather than assets.
مشکل دیگر این احساس عمومی در میان کارکنان سرویس بهداشتی و مشاوران املاک آنها است که ساختمان های فهرست شده آنها به جای دارایی، بدهی هستند.
-
It is worth noting that an offer need not be for a listed company for the Panel to be interested in it.
شایان ذکر است که پیشنهاد نیازی به یک شرکت بورسی برای علاقه مندی پنل به آن نیست.
-
با خواندن جلو، عقب، بالا، پایین و مورب، کلمات فهرست شده پنهان در شبکه را پیدا کنید.
example - مثال
-
یک لیست خرید
-
آیا نام شما در لیست است؟
-
من فهرستی از مکانهایی که میخواهم تا زمانی که در پاریس هستیم از آنها بازدید کنم، تهیه کردهام.
-
من برخی از مطالب خواندنی مفید را در جزوه فهرست کرده ام.
-
تانکر در فهرست بدی قرار دارد و هر لحظه ممکن است غرق شود.
-
سال گذشته، هشت شرکت جدید در بورس لاهور پذیرفته شد.
-
این بازیگر 5000 فوت مربع خود را فهرست کرده است. خانه و قصد دارد یک مکان جدید در منطقه لس آنجلس پیدا کند.
-
اگر به اینترنت نگاه کنید، محصولی را که در چندین وب سایت فهرست شده است، پیدا خواهید کرد.
-
مشاور املاک به ما پیشنهاد داد 700000 دلار لیست کنیم.
-
من یک لیست طولانی از چیزهایی دارم که باید برای خانه جدیدمان تهیه کنیم.
-
تانکر در لیست بد است و ممکن است غرق شود.
-
The professor gave us a handout in which she listed the books we were supposed to read for the course.
استاد به ما جزوه ای داد که در آن کتاب هایی را که قرار بود برای دوره بخوانیم فهرست کرده بود.
-
لیستی از نامزدهای احتمالی برای این شغل
-
من لیستی از سفارشات این هفته تهیه کرده ام.
-
مبلمان اداری جدید در لیست اولویت های ما قرار ندارند.
-
هشت شرکت جدید در بورس لاهور پذیرفته شد.
-
تعداد فزاینده ای از شرکت های آمریکای لاتین سهام خود را در ایالات متحده فهرست کرده اند.
-
Many have decided not to list in New York mainly because of the high cost of regulatory compliance there.
بسیاری تصمیم گرفتهاند که در نیویورک فهرست نشوند، عمدتاً به دلیل هزینه بالای انطباق مقررات در آنجا.
-
ملک در W 4th Street به تازگی بیش از 2 میلیون دلار فهرست شده است.
synonyms - مترادف
-
registered
ثبت شده است
-
recorded
ثبت شده
-
enumerated
برشمرده شده است
-
itemisedUK
itemisedUK
-
itemizedUS
itemizedUS
-
cataloguedUK
فهرست شده در انگلستان
-
catalogedUS
فهرست شده ایالات متحده
-
indexed
نمایه شده است
-
documented
ثبت شد
-
filed
وارد شد
-
entered
اشاره شد
-
noted
در حال ضبط
-
در پرونده
-
وقایع شده
-
chronicled
ثبت نام کرد
-
enrolled
گزارش شده است
-
reported
منتشر شده
-
published
نوشته شده است
-
inscribed
به نحو مقتضی ذکر شده است
-
duly noted
در نوشتار
-
ارسال شده
-
posted
گواهی شده
-
certified
درست شد
-
fixed
رسما ثبت شد
-
officially recorded
به طور رسمی مستند شده است
-
officially documented
a la carte
-
a la carte
نوار چسب
-
taped
بایگانی شد
-
archived
بایگانی
-
written
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
archive
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
unlisted
فهرست نشده
-
unrecorded
ثبت نشده
-
unregistered
Warning: Undefined array key 2 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589