word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ماضی ساده و ماضی از غارت کردن
-
(معمولاً تعداد زیادی از مردم در طول یک رویداد خشونت آمیز) برای سرقت از مغازه ها و خانه ها
-
دزدیدن چیزی از مکان یا شخصی
example - مثال
-
در جریان شورش مغازه ها غارت شدند و خودروها آسیب دیدند یا آتش زدند.
-
سارقان پول نقد و موبایل را از یک مغازه در شهر تاگور غارت کردند.
-
The passengers in the general compartment of Shramjivi Express were looted and robbed of their valuables.
مسافران در کوپه عمومی شرامجیوی اکسپرس غارت شدند و اشیای قیمتی آنها را به سرقت بردند.
synonyms - مترادف
-
plundered
غارت کرد
-
sacked
اخراج شد
-
pillaged
غارت شده
-
ransacked
غارت شد
-
raided
یورش برد
-
rifled
تفنگ زده
-
robbed
دزدیده شده
-
despoiled
خراب شده
-
marauded
ویران شده
-
ravaged
دزدی کرد
-
burgled
روده شده
-
gutted
ویران
-
devastated
برهنه شده
-
stripped
نوار
-
stript
خرابکاری در انگلستان
-
vandalisedUK
ویرانگر ایالات متحده
-
vandalizedUS
منسوخ شده
-
depredated
پشمالو
-
fleeced
لوس شده
-
spoliated
اختصاص داده شده است
-
appropriated
تقویت شده
-
boosted
دزدی شد
-
burglarized
گرفت
-
grabbed
آزاد شد
-
liberated
برداشته شد
-
lifted
بلند کردن
-
بلند شده
-
lofted
ساخته شده است
-
made
راحت شد
-
relieved
مورد نیاز
-
requisitioned
antonyms - متضاد
-
یافت
-
retrieved
بازیابی
-
recovered
بهبود یافت
-
reclaimed
احیا شد
-
regained
دوباره به دست آورد
-
reacquired
دوباره دستگیر شد
-
recaptured
جبران شد
-
recouped
بازخرید شده است
-
redeemed
پاسخ داده شده است
-
replevied
تجدید نظر شده
-
replevined
بازپس گرفته شده
-
repossessed
دوباره گرفت
-
retook
دوباره کشف شد
-
recuperated
نجات یافت
-
rediscovered
بازسازی شد
-
rescued
به یاد آورد
-
restored
ذخیره
-
recalled
برگشت
-
saved
پس گرفت
-
got back
برنده شد
-
took back
-
won back