word - لغت

marathon || ماراتن

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

/ˈmærəθən/

UK :

/ˈmærəθɑːn/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [marathon] در گوگل

description - توضیح

  • a long race of about 26 miles or 42 kilometres


    یک مسابقه طولانی حدود 26 مایل یا 42 کیلومتر

  • an activity that continues for a long time and needs a lot of energy patience, or determination


    فعالیتی که برای مدت طولانی ادامه دارد و نیاز به انرژی، صبر یا اراده زیادی دارد

  • a marathon event continues for a long time and needs a lot of energy patience, or determination


    یک رویداد ماراتن برای مدت طولانی ادامه دارد و نیاز به انرژی، صبر یا اراده زیادی دارد

  • a running race of slightly over 26 miles (42.195 kilometres)


    یک مسابقه دویدن کمی بیش از 26 مایل (42.195 کیلومتر)

  • an activity that takes a long time and makes you very tired


    فعالیتی که زمان زیادی می برد و شما را بسیار خسته می کند

  • related to marathons (= running races)


    مربوط به ماراتن (= مسابقات دویدن)


  • برای توصیف چیزی که زمان زیادی می برد و شما را بسیار خسته می کند استفاده می شود

  • a long race run on roads, of 26.2 miles or 42.2 kilometers


    یک مسابقه طولانی، دویدن در جاده ها، 26.2 مایل یا 42.2 کیلومتر

  • A marathon is also an activity that continues for a very long time


    ماراتن نیز فعالیتی است که برای مدت بسیار طولانی ادامه دارد

  • A marathon activity is one that continues for a very long time


    فعالیت ماراتن فعالیتی است که برای مدت بسیار طولانی ادامه دارد

  • The season is a marathon, not a sprint.


    فصل یک ماراتن است نه دوی سرعت.

  • The movie theater is holding its annual horror film marathon.


    این سینما ماراتن سالانه فیلم ترسناک خود را برگزار می کند.

  • I figure from here to the Cloisters and back is pretty darn close to a half marathon.


    فکر می کنم از اینجا تا Cloisters و بازگشت بسیار نزدیک به یک نیمه ماراتن است.

  • Without Shirley, he probably wouldn't have done a ton of marathons and collected his first medal from the Hundred Club.


    بدون شرلی، او احتمالاً یک تن ماراتن انجام نمی داد و اولین مدال خود را از باشگاه صد به دست نمی آورد.

example - مثال

  • a marathon journey lasting 56 hours


    یک سفر ماراتن به مدت 56 ساعت

  • a marathon legal battle


    یک نبرد حقوقی ماراتن

  • a marathon five-set tennis match


    یک مسابقه ماراتن پنج ست تنیس

  • The painting would be completed in one marathon session.


    نقاشی در یک جلسه ماراتن کامل می شود.

  • the London/New York marathon


    ماراتن لندن/نیویورک

  • She did/ran her first marathon in just under three hours.


    او اولین ماراتن خود را در کمتر از سه ساعت انجام داد/دوید.

  • The election broadcast, a nine-hour marathon, lasts until seven o'clock in the morning.


    پخش انتخابات، یک ماراتن نه ساعته، تا ساعت هفت صبح ادامه دارد.

  • a marathon runner


    یک دونده ماراتن

  • I had a marathon session marking 55 tests yesterday.


    دیروز یک جلسه ماراتن با 55 تست داشتم.

  • The New York City marathon begins in Staten Island and ends in Manhattan’s Central Park.


    ماراتن شهر نیویورک از استاتن آیلند آغاز می شود و در پارک مرکزی منهتن به پایان می رسد.

  • a dance marathon


    یک ماراتن رقص

  • The marathon negotiating session lasted all night.


    جلسه مذاکره ماراتن تمام شب به طول انجامید.

synonyms - مترادف

  • run


    اجرا کن

  • endurance run


    دویدن استقامتی

  • cross-country race


    مسابقه کراس کانتری

  • ultramarathon


    اولترا ماراتن

  • endurance race


    مسابقه استقامتی

  • test of endurance


    تست استقامت

  • ultra distance race


    مسابقه فوق مسافت

  • long-distance event


    رویداد از راه دور

  • long-distance race


    مسابقه مسافت طولانی

  • marathon race


    مسابقه ماراتن

  • long-distance running competition


    مسابقات دوی مسافت طولانی

antonyms - متضاد


  • مختصر


  • مقدار کمی

  • mini


    مینی


  • کوتاه

  • shortish


    کوتاه مدت

  • short-lived


    موقت

  • short-term


    گذراندن


  • انی

  • passing


    گذرا

  • momentary


    ناپایدار

  • transient


    زودگذر

  • impermanent


    محو شدن

  • ephemeral


    بازیگری

  • transitory


    فراری

  • fleeting


    توقفگاه

  • provisional


    جایگزین

  • interim


    محدود

  • evanescent


    فرار

  • acting


    متناوب

  • fugacious


    دما

  • fugitive


  • stopgap


  • makeshift


  • provisory


  • substitute


  • provisionary



  • volatile


  • alternate


  • temp


  • unstable