word - لغت

massacred || قتل عام کرد

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˈmæs.ə.kər

UK :

ˈmæs.ə.kɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [massacred] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Hundreds of civilians were massacred in the raid.


    در این حمله صدها غیرنظامی قتل عام شدند.

  • England was massacred 5–0 by France in the semifinal.


    انگلیس در نیمه نهایی با نتیجه 5-0 توسط فرانسه قتل عام شد.

synonyms - مترادف

  • killed


    کشته شده

  • slaughtered


    سلاخی شده

  • murdered


    به قتل رسیده است

  • slew


    کشت

  • slayed


    کشته شد

  • slain


    کشته شدن

  • executed


    اجرا شده

  • butchered


    قصابی شده

  • annihilated


    نابود شد

  • eliminated


    حذف شده است

  • exterminated


    منقرض شد

  • liquidated


    منحل شد

  • destroyed


    نابود

  • decimated


    نابود شده

  • depopulated


    خالی از سکنه

  • took out


    بیرون کشید

  • taken out


    گرفته شده از

  • wiped out


    محو شده


  • به مرگ


  • قطع کردن

  • blew away


    منفجر شد

  • blown away


    منفجر شده

  • mowed down


    کنده شده

  • cut to pieces


    قطعه قطعه شود


  • به شمشیر زدن

  • killed off


    به اتاق های گاز ارسال می شود

  • sent to the gas chambers


    ترور شد

  • assassinated


    هدر رفت

  • wasted


    اعزام شد

  • dispatched


    کنار گذاشتن



  • Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529

antonyms - متضاد

  • created


    ایجاد شده

  • birthed


    به دنیا آمد

  • begat


    ایجاد کرد

  • begot


    زاییده

  • beared


    تحمل کرد

  • fathered


    پدر شد

  • parented


    پدر و مادر

  • reared


    پرورش داد

  • sired


    آقا

  • spawned


    تخم ریزی کرد

  • brought forth


    مطرح کرد


  • به وجود آورده است

  • delivered


    تحویل داده شده

  • gave birth


    به دنیا آورد


  • زندگی داد به


  • تولید شده است

  • procreated


    تسلیم شد

  • yielded


    کاهش یافته است

  • dropped


    ذخیره

  • saved


    حفظ شده است

  • preserved


    متحمل شد

  • borne


    منفذ



  • Warning: Undefined array key 22 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589

  • bore



    Warning: Undefined array key 23 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589