word - لغت

materials || مواد

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

https://dictionary.cambridge.orgN/A

UK :

https://dictionary.cambridge.orgN/A

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [materials] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Do we need any writing materials? Only a pen and a pencil.


    آیا به مواد نوشتاری نیاز داریم؟ فقط یک خودکار و یک مداد.

  • teaching materials


    مواد آموزشی

  • The police discovered bomb-making materials at their home.


    پلیس مواد سازنده بمب را در خانه آنها کشف کرد.

  • He stores construction materials in his garage.


    او مصالح ساختمانی را در گاراژ خود ذخیره می کند.

  • Some household art materials contain toxic ingredients.


    برخی از مواد هنری خانگی حاوی مواد سمی هستند.

synonyms - مترادف


  • دنده


  • تجهیزات

  • apparatus


    دستگاه

  • paraphernalia


    لوازم جانبی

  • tackle


    برخورد با

  • kit


    کیت


  • چیز

  • trappings


    تله

  • tools


    ابزار

  • accoutrementsUK


    لوازم جانبی انگلستان

  • rig


    دکل

  • hardware


    سخت افزار

  • implements


    اجرا می کند

  • things


    چیزها

  • appurtenances


    متعلقات


  • ساخت و ساز

  • contraption


    سازها

  • instruments


    مواد

  • equipage


    acoutermentsUS


  • ظروف

  • accoutermentsUS


    رگالیا

  • utensils


    مانع

  • materiel


    تجهیزات جانبی

  • regalia


    لوازم خانگی

  • impedimenta


    تدارکات

  • accessories


    ابزارآلات

  • appliances


    گجت ها

  • supplies


    گابین ها

  • gadgetry


  • gadgets


  • gubbins


antonyms - متضاد


  • بدهی

  • ignorance


    جهل

  • impotence


    ناتوانی جنسی

  • inability


    عجز

  • incompetence


    بی کفایتی


  • عدم


  • دائمی


  • فقر


  • تولید - محصول

  • weakness


    ضعف