word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مزیت یا ویژگی خوب چیزی
-
کیفیت خوبی که باعث می شود کسی یا چیزی شایسته ستایش باشد
-
به اندازه کافی خوب، مهم یا جدی بودن برای تحسین یا توجه
-
کیفیت خوب بودن و شایسته ستایش
-
مزایای چیزی در مقایسه با چیزهای دیگر
-
according to the qualities you have or have shown without considering any other information or comparing you to someone else
با توجه به ویژگی هایی که دارید یا نشان داده اید، بدون در نظر گرفتن هیچ اطلاعات دیگری یا مقایسه شما با شخص دیگری
-
If something merits a particular treatment it deserves or is considered important enough to be treated in that way
اگر چیزی شایستگی درمان خاصی را داشته باشد، سزاوار است یا به اندازه کافی مهم تلقی می شود که بتوان با آن رفتار کرد
-
کیفیت خوب بودن و شایسته ستایش یا کیفیت خوب
-
لایق چیزی بودن
-
the quality of being good and deserving to be praised or rewarded or an advantage that something has
کیفیت خوب بودن و سزاوار ستایش یا پاداش، یا مزیتی که چیزی دارد
-
extra pay given to employees who have done their job well and made noticeable improvements in the company department etc.
دستمزد اضافی به کارکنانی داده می شود که کار خود را به خوبی انجام داده اند و پیشرفت های قابل توجهی در شرکت، بخش و غیره ایجاد کرده اند.
-
if a court decides that a complaint case etc. has merit it accepts that it is true or there is evidence for it
اگر دادگاهی تشخیص دهد که شکایت، پرونده و غیره صحت دارد، صحت آن را می پذیرد یا دلیلی بر آن وجود دارد.
-
سزاوار رفتار یا در نظر گرفتن به شیوه ای خاص باشد
-
a merit scholarship
بورسیه شایستگی
-
This involves identifying and describing all buildings of architectural merit and all objects of artistic historic literary and documentary value.
این شامل شناسایی و توصیف تمام بناهای دارای شایستگی معماری و تمام اشیاء با ارزش هنری، تاریخی، ادبی و اسنادی است.
-
به گفته مقامات، در عین حال، برخی از اتهامات سوء رفتار به نظر می رسد که شایستگی داشته باشند.
-
There is obvious merit in good insulation using only the most efficient kitchen appliances heating systems and such.
عایق بندی خوب، تنها با استفاده از کارآمدترین لوازم آشپزخانه، سیستم های گرمایشی و مواردی از این دست، شایستگی آشکاری دارد.
-
When he failed to promote any women into his first cabinet he insisted he would only appoint on merit.
هنگامی که او نتوانست هیچ زنی را در اولین کابینه خود ارتقا دهد، اصرار داشت که تنها بر اساس شایستگی منصوب خواهد شد.
-
فکر می کنم شایستگی هایی داشته باشد.
-
این کمیته همچنان در حال بررسی شایستگی پیشنهادات جدید است.
-
با این حال، شایستگی کتاب فی در سبک کارکردگرایانه آن نهفته است.
-
مزیت های برنامه جدید سلامت به تدریج در حال شناسایی است.
-
این دفاع قاطعانه از لایحه بود و خالی از لطف نبود.
example - مثال
-
اثری با شایستگی هنری برجسته
-
این طرح کاملاً بی ارزش است.
-
من می خواهم کار را بر اساس شایستگی به دست بیاورم.
-
به خاطر نوازندگی پیانو به او گواهینامه اعطا شد.
-
We will consider each case on its (own) merits (= without considering any other issues feelings etc.).
ما هر مورد را بر اساس محاسن خود (= بدون در نظر گرفتن مسائل، احساسات و غیره) بررسی خواهیم کرد.
-
آنها شایستگی های نسبی چهار نامزد را سنجیدند.
-
مدارس دیگر در حال حاضر دارای سیستم های شایستگی هستند که به رفتار و نگرش های خوب پاداش می دهند.
-
به فیلم ها بر اساس شایستگی امتیاز یک تا پنج ستاره داده می شود.
-
من نمی توانم هیچ فایده ای در کنار گذاشتن کودک از مدرسه ببینم.
-
جوایز کاملاً بر اساس شایستگی اعطا می شوند.
-
او شایستگی خود را به عنوان یک بازیگر جدی ثابت کرد.
-
او بر اساس شایستگی شخصی انتخاب شد.
-
برندگان به ترتیب شایستگی رتبه بندی می شوند.
-
این ایده شایستگی زیادی دارد.
-
در استدلال او شایستگی وجود دارد.
-
من شروع به زیر سوال بردن شایستگی های این فناوری های جدید کردم.
-
ما باید قبل از تصمیم گیری، شایستگی هر دو پیشنهاد را ارزیابی کنیم.
-
شایستگی فردی هنرمند هر چه باشد، او واقعاً نمی تواند با نقاشان بزرگ رقابت کند.
-
یک فیلم سرگرم کننده با ارزش هنری اندک
-
ایده های او شایستگی دارد.
-
کتاب بریرلی این شایستگی را دارد که هم آموزنده و هم خواندنی است.
-
ما در مورد مزایای چای گیاهی صحبت کردیم.
-
کمیته هر متقاضی را بر اساس شایستگی های خود بررسی می کند.
-
این طرح مستلزم توجه دقیق است.
-
این حادثه فقط یک پاراگراف کوچک در روزنامه محلی داشت.
-
با قضاوت بر اساس شایستگی هنری، موفقیت آمیز بود.
-
توانایی کار در خانه مزایای خود را دارد.
-
این توصیه ها مستحق توجه دقیق هستند.
-
پیشنهادها به شدت بر اساس شایستگی توسط یک کمیته خارجی مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
-
من نمی توانم شایستگی سازماندهی کار را به این شکل ببینم.
-
میانگین افزایش حقوق شایستگی طی پنج سال گذشته در محدوده 3 تا 4 درصد بوده است.
synonyms - مترادف
-
excellence
تعالی
-
خوب
-
eminence
برجستگی
-
excellency
عالی
-
grace
رحمت
-
arete
آرته
-
کیفیت بالا
-
فرق - تمیز - تشخیص
-
ارزش
-
تقوا
-
superiority
برتری
-
greatness
عظمت
-
supremacy
کمال
-
preeminence
انتخاب
-
perfection
عالی بودن
-
choiceness
کیفیت
-
primeness
کلاس
-
superbness
ظرافت
-
transcendence
درجه یک
-
درخشش
-
بی همتا بودن
-
fineness
éclat
-
first-rateness
خلوص
-
brilliance
خوبی
-
peerlessness
Warning: Undefined array key 24 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
Warning: Undefined array key 25 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
éclat
Warning: Undefined array key 26 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
purity
Warning: Undefined array key 27 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
supereminence
Warning: Undefined array key 28 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
goodness
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
pre-eminence
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
deficiency
کمبود
-
disvalue
بی ارزش کردن
-
inferiority
حقارت
-
weakness
ضعف
-
worthlessness
بی ارزشی
-
failing
شکست خوردن
-
demerit
بی ارزش بودن
-
inadequacy
بی کفایتی
-
عیب
-
disadvantage
اشکال
-
drawback
ضعف - نقطه ضعف
-
shortcoming
نقص
-
foible
شکست
-
flaw
کاستی
-
منفی
-
defect
محدودیت
-
blemish
بی اعتبار کردن
-
frailty
معاون
-
علامت بد
-
downside
از دست دادن اعتبار
-
از دست دادن امتیاز
-
discredit
پا از خاک رس
-
vice
نقطه ضعف
-
imperfection
مانع
-
معلول
-
Warning: Undefined array key 25 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
Warning: Undefined array key 26 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
feet of clay
Warning: Undefined array key 27 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
Warning: Undefined array key 28 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
hindrance
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
handicap
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589