word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
فکر کنید کسی یا چیزی را فهمیده اید در حالی که درک نکرده اید
-
اگر از کسی سوء تفاهم شود، دیگران نمی دانند که او ویژگی های خوبی دارد
-
ناتوانی در درک چیزی یا کسی
example - مثال
-
If you think that these transport problems can be solved by building more roads, you completely misunderstand the nature of the problem.
اگر فکر می کنید که این مشکلات حمل و نقل را می توان با ساخت جاده های بیشتر حل کرد، کاملاً ماهیت مشکل را اشتباه متوجه شده اید.
-
به او گفتم که او را اینجا ملاقات خواهم کرد، اما شاید او اشتباه متوجه شده و مستقیماً به رستوران رفت.
-
در نوجوانی او احساس ناامیدی و سوء تفاهم می کرد.
-
فکر می کنم منظور من را اشتباه متوجه شده است.
synonyms - مترادف
-
misinterprets
سوء تعبیر می کند
-
misconstrues
سوء تفاهم می کند
-
misapprehends
اشتباهات
-
mistakes
اشتباه می خواند
-
misreads
اشتباه قضاوت می کند
-
misjudges
اشتباه محاسبه می کند
-
miscalculates
اشتباه می داند
-
misknows
گیج می کند
-
confounds
تصور اشتباه می کند
-
confuses
اشتباه درک می کند
-
misconceives
از دست می دهد
-
misperceives
اشتباه می فهمد
-
misses
بد شنیدن
-
miscomprehends
اشتباه حساب می کند
-
mishears
اشتباه اعمال می کند
-
misreckons
فکر اشتباه می کند
-
misapplies
اشتباه می شود
-
چیزی را اشتباه می گیرد
-
gets wrong
اشتباه می کند
-
takes something amiss
برداشت اشتباه می شود
-
تفسیر نادرستی می دهد
-
تصور نادرستی دریافت می کند
-
gets the wrong impression
نکته را از دست می دهد
-
puts a wrong interpretation on
تصور اشتباهی در مورد آن می گیرد
-
receives a false impression
اشتباه می گیرد
-
سیگنال ها عبور می کند
-
انتهای چوب را اشتباه می گیرد
-
takes wrongly
سیگنال های مخلوط می شود
-
gets signals crossed
-
-
gets signals mixed
antonyms - متضاد
-
grasps
می گیرد
-
appreciates
قدردانی می کند
-
apprehends
دستگیر می کند
-
catches
صید می کند
-
comprehends
درک می کند
-
conceives
حامله می شود
-
fathoms
فهم
-
gets
می شود
-
groks
groks
-
knows
می داند
-
penetrates
نفوذ می کند
-
perceives
زرنگی ها
-
savvies
می بیند
-
sees
تصرف می کند
-
seizes
می فهمد
-
understands
تعبیر می کند
-
construes
تفسیر می کند
-
interprets
مشخص می کند
-
makes out
موفق می شود
-
succeeds
وارد می کند
-
takes in
درست می فهمد
-
understands correctly
ایده درست را دریافت می کند
-
تشخیص می دهد
-
discerns
انگلستان را به رسمیت می شناسد
-
recognisesUK
ایالات متحده را به رسمیت می شناسد
-
recognizesUS
می شناسد
-
cognizes
ثبت می کند
-
registers
جذب می کند
-
assimilates
شاخه ها
-
twigs
حواس
-
senses