word - لغت

newsprint || کاغذ روزنامه

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈnjuːzprɪnt/

UK :

/ˈnuːzprɪnt/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [newsprint] در گوگل

description - توضیح


  • کاغذ ارزانی که بیشتر برای چاپ روزنامه روی آن استفاده می شود


  • کاغذ ارزان و بی کیفیت که روزنامه ها روی آن چاپ می شوند


  • تعداد زیادی کاغذ روزنامه بریده شده و چسبیده است.


  • ممنوعیت فروش داخلی کاغذ روزنامه به ناسا بوربا، واردات آن را از خارج با قیمت های بالا ضروری می کند.

  • Then the train was gone in a waft of vacuum that sent a sheet of newsprint spiraling into the sky.


    سپس قطار رفت، در یک موج خلاء که کاغذ روزنامه را به صورت مارپیچی به آسمان فرستاد.

  • Finishing the story Rita pulls out large sheets of newsprint on which she has pasted pictures from the story.


    در پایان داستان، ریتا برگه های بزرگی از کاغذ روزنامه بیرون می آورد که روی آن تصاویری از داستان چسبانده است.

  • He felt as flammable as old newsprint.


    او به اندازه کاغذ روزنامه قدیمی احساس اشتعال داشت.

  • The format is A4 on newsprint and is mainly black and white with colour covers keeping costs low.


    قالب A4 بر روی کاغذ روزنامه است و عمدتا سیاه و سفید است، با جلدهای رنگی، هزینه ها را پایین نگه می دارد.

  • He scanned the newsprint greedily while his teeth sank into the bacon sandwich the melted margarine dribbling over his fingers.


    در حالی که دندان هایش در ساندویچ بیکن فرو رفته بود، با حرص کاغذ روزنامه را اسکن کرد و مارگارین آب شده روی انگشتانش چکید.

  • An arm came loose and fell off revealing scrunched up newsprint where there should have been ligament bone and muscle.


    یک بازو شل شد و افتاد و کاغذ روزنامه خراشیده شده در جایی که باید رباط، استخوان و عضله وجود داشت، نمایان شد.

example - مثال

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد