word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
علیرغم اینکه از بقیه جوانتر است. اسمیت با این وجود یکی از اعضای ارزشمند تیم بود.
-
امروز. پرداخت مهریه غیر قانونی است اما این عمل با این وجود در برخی مناطق ادامه دارد.
-
Security at the event has been tightened since last year. Nonetheless. about 1000 managed to get in without tickets.
تدابیر امنیتی در این مراسم از سال گذشته تشدید شده است. با این وجود. حدود 1000 نفر توانستند بدون بلیط وارد شوند.
-
با این وجود. این منطقه همچنان نقش مهمی در اقتصاد کشور دارد.
-
این فقط یک کمک مالی کوچک بود. اما با این وجود با کمال تشکر دریافت شد.
synonyms - مترادف
-
با این حال
-
با این اوصاف
-
هنوز
-
هنوز
-
با این حال
-
اگر چه
-
ولی
-
notwithstanding
با وجود
-
به هر حال
-
howbeit
با این حال
-
withal
همراه
-
بدون در نظر گرفتن
-
بعد از همه چیز
-
anyhow
در هر صورت
-
با وجود همه چیز