word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
به یک سازمان، شخص یا سیستم، کار یا مشکلات بیشتری نسبت به آن چیزی که بتواند با آنها رسیدگی کند، بدهد
-
وادار کردن کسی یا چیزی بیش از حد سخت کار کند یا بیش از حد تحمل کند یا با آن برخورد کند
-
Finally I think the tests will simply overburden an already hard-pressed system and prove unworkable.
در نهایت، من فکر میکنم که آزمایشها به سادگی سیستمی را که از قبل به سختی تحت فشار قرار گرفته بود، سنگین میکند و غیرقابل اجرا بودن را ثابت میکند.
-
سیستم های بهداشت عمومی در حال حاضر توسط بیماران بدون بیمه تحت فشار هستند.
-
گاهی اوقات، بدون نیت بد، ما بیش از حد بر خودمان سنگینی می کنیم.
-
در برابر وسوسه پر کردن یادداشت های خود با اطلاعات بیش از حد مقاومت کنید. 4.
example - مثال
-
به نظر نمی رسید که او بیش از حد بار گناه داشته باشد.
-
شرکت های بیمه در حال حاضر با مطالبات مشابهی مواجه هستند.
-
اکنون 5000 کودک جدید در سیستم مدارس منطقه که از قبل پربار شده است، شرکت خواهند کرد.
synonyms - مترادف
-
بار
-
encumber
بار کردن
-
overload
اضافه بار
-
ظلم کردن
-
oppress
مازاد مالیات
-
overtax
غرق کردن
-
overwhelm
بیش از حد پر کردن
-
overfill
مالیات
-
اضافه شارژ
-
overcharge
اگزوز
-
exhaust
فشار بیش از حد
-
overstrain
کشش بیش از حد
-
overstretch
زین اسب
-
saddle
نژاد
-
strain
وزن کردن
-
وزن
-
لید
-
lade
چوب
-
lumber
مملو
-
laden
شارژ
-
حمل و نقل
-
freight
خیار
-
cumber
تراشیدن
-
trammel
کار زیاد
-
overwork
مانع
-
hamper
بیش از حد گسترش داده شود
-
overextend
معلول
-
handicap
توده
-
خرد کردن
-
obstruct
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
crush
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
کمک
-
energizeUS
-
energizeUS
energiseUK
-
energiseUK
رهایی
-
فشرده کردن
-
compress
باز کردن بار
-
unburden
تمرکز
-
تازه کردن
-
refresh
تقویت
-
نیروبخش ایالات متحده
-
invigorateUS
فعال کردن
-
activate
EnvigorateUK
-
envigorateUK
لذت بسیار
-
delight
آرام
-
calm
آرام کردن
-
soothe
کمک کند
-
بهبودی یافتن
-
mend
گوساله کردن
-
beef up
مستحکم کردن
-
fortify
سست کردن
-
slacken
شل کردن
-
loosen
سستی
-
slack
به وجد آوردن
-
exhilarate
احیای
-
revive
زنده کردن
-
enliven
بازگرداندن
-
درمان
-
cure
لطفا
-
تشويق كردن
-
افزایش دادن
-
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589