word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
google image
description - توضیح
-
بالای سرت یا در آسمان
-
money spent regularly on rent insurance electricity and other things that are needed to keep a business operating
پولی که به طور منظم برای اجاره، بیمه، برق و سایر مواردی که برای ادامه فعالیت یک تجارت مورد نیاز است، خرج می شود
-
قطعه ای از مواد شفاف که با یک پروژکتور بالای سر برای نمایش کلمات، تصاویر و غیره استفاده می شود
-
هزینه های عمومی یک شرکت برای فعالیت هایی که به محصولات خاصی مربوط نمی شود
-
بالای سر شما، معمولاً در آسمان
-
مربوط به سربار یک کسب و کار
-
در ورزش هایی که با راکت انجام می شود، از بالای ارتفاع سر ضربه می زنند
-
در ورزش هایی مانند بسکتبال، پرتاب از بالای سر
-
یک صفحه شفاف که برای نمایش متن یا عکس با پروژکتور بالای سر استفاده می شود
-
هزینه های منظم و ضروری، مانند اجاره و گرمایش، که در راه اندازی یک تجارت دخیل است
-
در سطحی بالاتر از سر یک فرد؛ در هوا یا آسمان بالای مکانی که در آن هستید
-
the regular and necessary costs such as rent heat electricity and telephone involved in operating a business
هزینه های معمول و ضروری مانند اجاره، گرما، برق و تلفن که در راه اندازی یک تجارت وجود دارد
-
دسته ای از پرندگان از بالای سرشان گذشتند.
-
Helicopter gunships hovered overhead.
هلیکوپترهای جنگنده بالای سرشان معلق بودند.
-
ناگهان صدای رعد و برق را از بالای سرشان شنیدند.
-
سقفهای هرمی کاهگلی تقریباً به زمین میرسیدند و تا ارتفاع بیست فوتی بالای سرشان بالا میرفتند.
-
ستاره ای بالای سرش علامت داد و او آن را دید.
-
طبقه بالا که مستقیماً بالای سر آن قرار داشت، سال ها رها شده بود.
-
From the two cross-beams overhead hung chains adjustable in length to which the ropes would be attached.
از دو تیر متقاطع بالای سر، زنجیر با قابلیت تنظیم طول آویزان می شود که طناب ها به آن وصل می شوند.
-
They can even be frightened by wild birds flying overhead which they mistakenly think are predators.
آنها حتی می توانند با پرواز پرندگان وحشی بالای سرشان که به اشتباه فکر می کنند شکارچی هستند، بترسانند.
example - مثال
-
Planes flew overhead constantly.
هواپیماها مدام بالای سرشان پرواز می کردند.
-
رعد و برق در آسمان بلند شد.
-
Storm clouds were gathering overhead.
ابرهای طوفانی بالای سر جمع شده بودند.
-
ماه در بالای سر بود.
-
The seagulls circled overhead.
مرغان دریایی بالای سرشان حلقه زدند.
-
طوفان باید مستقیماً بالای سر باشد.
-
overhead cables
کابل های سقفی
-
دسته ای از غازها بالای سرشان پرواز کردند.
-
این اتاق به نور بالای سر (= نور در سقف) نیاز دارد.
-
یکی از راه های افزایش حاشیه سود، کاهش هزینه های سربار است.
-
ضربه برنده یک ضربه از بالای سر به تور بود.
-
اسکواش در مقایسه با سایر ورزش های راکتی، ضربات بالای سر کمتری دارد.
-
او امتیاز را با یک پاس دو دستی به دانلی تنظیم کرد.
-
ما باید هزینه های سربار خود را کاهش دهیم.
-
بسیاری از کسب و کارها از نیویورک خارج می شوند زیرا هزینه های اضافی در آنجا بسیار زیاد است.
-
overhead lighting
روشنایی بالای سر
-
overhead expenses
هزینه های سربار