word - لغت

paving || سنگفرش

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈpeɪvɪŋ/

UK :

/ˈpeɪvɪŋ/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [paving] در گوگل

description - توضیح


  • مواد مورد استفاده برای تشکیل یک سطح سخت در یک مسیر، جاده، منطقه و غیره

  • an area covered in a hard level surface such as blocks of stone or concrete


    ناحیه ای پوشیده از یک سطح سخت مانند بلوک های سنگی یا بتنی

  • a paving stone


    یک سنگ فرش

  • a paved area or material used to pave an area


    یک منطقه سنگفرش شده یا مصالحی که برای سنگفرش یک منطقه استفاده می شود

  • He sounded as enthusiastic as I might have been if talking about paving stones in Manchester.


    او همانقدر مشتاق به نظر می رسید که من در مورد سنگ فرش در منچستر صحبت می کردم.

  • He waited for a moment while Mr Hellyer removed another paving stone and added it to the growing pile in the hedge.


    او لحظه ای منتظر ماند تا آقای هلیر سنگ فرش دیگری را برداشت و آن را به توده در حال رشد در پرچین اضافه کرد.

  • Concrete paving blocks are a more flexible and more versatile alternative to slabs.


    بلوک های سنگفرش بتنی جایگزینی انعطاف پذیرتر و همه کاره تر برای دال ها هستند.

  • The crazy paving slabs came up easily enough.


    تخته های سنگ فرش دیوانه به اندازه کافی به راحتی بالا آمدند.

  • The worn crazy paving provides a soft and very unobtrusive backdrop.


    سنگ فرش فرسوده دیوانه پس زمینه نرم و بسیار محجوب را فراهم می کند.

  • Tables are installed at gateways and usually comprise distinctive paving materials.


    جداول در دروازه‌ها نصب می‌شوند و معمولاً از مصالح سنگفرشی متمایز تشکیل می‌شوند.

  • His mutterings might have been prayers, his long gown a monk's habit sweeping over the rough paving.


    زمزمه های او ممکن است دعا باشد، لباس بلندش عادت راهبانی، جاروب کردن روی سنگفرش ناهموار.

  • He started walking again treading carefully on the cracks between the paving stones.


    دوباره شروع به راه رفتن کرد و با احتیاط روی شکاف های بین سنگفرش ها قدم زد.

example - مثال

  • Weeds grew through the cracks in the paving.


    علف های هرز از طریق شکاف های سنگفرش رشد کردند.

  • We'll use concrete paving.


    ما از سنگ فرش بتنی استفاده خواهیم کرد.

synonyms - مترادف


  • بتن

  • flagging


    پرچم گذاری

  • flooring


    کفپوش

  • pavement


    پیاده رو

  • stonework


    سنگ کاری

  • tiling


    کاشی کاری

  • flagstones


    سنگ های پرچم

antonyms - متضاد

  • stripping


    برهنه کردن

  • digging up


    کندن