word - لغت

penalize || جریمه کردن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

/ˈpiːnəlaɪz/

UK :

/ˈpiːnəlaɪz/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [penalize] در گوگل

description - توضیح

  • to punish someone or treat them unfairly


    مجازات کردن کسی یا رفتار ناعادلانه با او

  • to punish a team or player in sports by giving an advantage to the other team


    برای تنبیه یک تیم یا بازیکن در ورزش با برتری دادن به تیم دیگر

  • to cause someone a disadvantage


    ایجاد ضرر برای کسی

  • to punish someone for breaking a rule


    تنبیه کردن کسی به خاطر نقض قانون

  • to punish someone esp. for breaking the law or a rule


    مجازات کردن کسی، به ویژه برای زیر پا گذاشتن قانون یا قانون

  • to treat someone or something in a way that gives them a disadvantage


    رفتار کردن با کسی یا چیزی به گونه ای که برای او ضرر ایجاد کند

  • to punish someone for failing to obey a rule law etc.


    مجازات کردن کسی به دلیل عدم رعایت یک قانون، قانون و غیره

  • How would it be monitored and regulated to ensure that those who cheated were penalized?


    چگونه باید نظارت و تنظیم شود تا اطمینان حاصل شود که کسانی که تقلب کرده اند مجازات می شوند؟

  • It is unfair that the whole class should be penalized because of the bad behaviour of a few students.


    بی انصافی است که کل کلاس به خاطر رفتار بد چند دانش آموز جریمه شوند.

  • New laws will penalize firms that continue to pollute the environment.


    قوانین جدید شرکت هایی را که همچنان به آلودگی محیط زیست ادامه می دهند مجازات خواهد کرد.

  • It would penalize foreign companies for energy investments in those two nations -- even if legal under their own laws.


    این امر شرکت های خارجی را برای سرمایه گذاری در انرژی در این دو کشور جریمه می کند - حتی اگر طبق قوانین خودشان قانونی باشد.

  • The Government will decide over the next few weeks whether to penalize Gloucestershire for overspending.


    دولت طی چند هفته آینده تصمیم خواهد گرفت که آیا گلوسسترشایر را به دلیل هزینه بیش از حد جریمه کند یا خیر.

  • The House of Representatives voted to penalize him for ethics violations.


    مجلس نمایندگان به مجازات او به دلیل نقض اخلاق رای داد.

  • Why should I be penalized just because everyone else did a bad job?


    چرا باید فقط به این دلیل که دیگران کار بدی انجام داده اند، جریمه شوم؟

  • The proposed energy taxes would unfairly penalize people living in rural areas.


    مالیات های پیشنهادی بر انرژی مردم ساکن در مناطق روستایی را به طور ناعادلانه جریمه می کند.

  • Some religious conservatives have opposed the act saying it unfairly penalizes people to overprotect lesser forms of life.


    برخی از محافظه کاران مذهبی با این عمل مخالفت کرده اند و می گویند که این اقدام افراد را به طور ناعادلانه مجازات می کند تا از اشکال کمتر زندگی بیش از حد محافظت کنند.

  • The overall aim is to ensure that the welfare state encourages rather than penalizes personal initiative.


    هدف کلی این است که اطمینان حاصل شود که دولت رفاه ابتکارات شخصی را به جای مجازات کردن تشویق می کند.

  • Legislation is pending in Sacramento and Washington that would penalize prisoners who file lawsuits that are later judged to be frivolous.


    قانونی در ساکرامنتو و واشنگتن در حال بررسی است که زندانیانی را که شکایت هایی را مطرح می کنند که بعداً بیهوده ارزیابی می شود، مجازات می کند.

  • Darwinians have usually chosen to discuss genes whose phenotypic effects benefit or penalize, the survival and reproduction of whole bodies.


    داروینی‌ها معمولاً ژن‌هایی را انتخاب می‌کنند که اثرات فنوتیپی آنها برای بقا و تولید مثل کل بدن مفید یا جریمه می‌شود.

  • Wallace was penalized twice for false starts.


    والاس دو بار به دلیل شروع اشتباه جریمه شد.

example - مثال

  • You will be penalized for poor spelling.


    برای املای ضعیف جریمه خواهید شد.

  • He was penalized for time-wasting.


    او به دلیل اتلاف وقت جریمه شد.

  • Foul play will be severely penalized.


    بازی ناشایست به شدت جریمه خواهد شد.

  • The new law appears to penalize the poorest members of society.


    به نظر می رسد قانون جدید فقیرترین اعضای جامعه را مجازات می کند.

  • He felt penalized because of his age.


    او به خاطر سنش احساس جریمه می کرد.

  • Students will be penalized for mistakes in spelling and grammar.


    دانش آموزان به دلیل اشتباهات املایی و دستور زبان جریمه خواهند شد.

  • The law is designed to reward those who conserve and penalize those who pollute.


    این قانون برای پاداش دادن به کسانی است که حفاظت می کنند و کسانی را که آلوده می کنند مجازات می کند.

  • He claims that he was unfairly penalized.


    او مدعی است که به ناعادلانه مجازات شده است.

  • It is wrong for women to be financially penalized when they have children.


    جریمه مالی زنان در زمان بچه دار شدن اشتباه است.

  • Under the tax each adult in the household had to pay which penalized larger families.


    بر اساس این مالیات، هر بزرگسال در خانواده باید پرداخت می کرد، که خانواده های بزرگتر را جریمه می کرد.

  • Will he be penalized for absence due to ill health?


    آیا برای غیبت به دلیل بیماری جریمه می شود؟

  • The present tax system penalizes poor people.


    نظام مالیاتی کنونی افراد فقیر را جریمه می کند.

  • The system should ensure that borrowers are not penalized by sudden rises in mortgage rates.


    این سیستم باید تضمین کند که وام گیرندگان با افزایش ناگهانی نرخ وام مسکن جریمه نمی شوند.

  • He was penalized early in the game for uunsportsmanlike conduct.


    او در اوایل بازی به دلیل رفتار غیرورزشی جریمه شد.

  • The new law penalizes the taxpayers who can least afford to pay.


    قانون جدید مالیات دهندگانی را که کمترین توان مالی را دارند مجازات می کند.

  • Boone was penalized for unnecessary roughness and thrown out of the game.


    بون به دلیل زبری غیر ضروری جریمه شد و از بازی اخراج شد.

  • The current tax system penalizes people on low incomes.


    نظام مالیاتی کنونی افراد کم درآمد را جریمه می کند.

  • The stock was penalized because Wall Street believed the company's financials would come in below expectations.


    سهام جریمه شد زیرا وال استریت معتقد بود وضعیت مالی شرکت کمتر از حد انتظار خواهد بود.

  • Several major cities are introducing measures that penalize big polluters.


    چندین شهر بزرگ در حال ارائه اقداماتی هستند که آلاینده های بزرگ را جریمه می کند.

  • The legislation penalized China for manipulating its currency to gain trade advantages.


    این قانون چین را به دلیل دستکاری پول خود برای به دست آوردن مزیت های تجاری جریمه کرد.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد

  • excuse


    بهانه

  • pardon


    عفو

  • reward


    جایزه

  • spare


    یدکی

  • aid


    کمک


  • کمک کند

  • compliment


    تعریف و تمجید

  • forgive


    ببخش


  • رها کردن

  • pay


    پرداخت

  • recompense


    پاداش

  • remunerate


    پاداش دادن

  • honorUS


    افتخار ایالات متحده

  • honourUK


    HonourUK

  • requite


    نکته

  • tip


    بازپرداخت

  • repay


    جبران کردن

  • compensate


    تزئین کنید

  • decorate


    تشخیص انگلستان

  • recogniseUK


    ایالات متحده را بشناسد

  • recognizeUS


    گردون

  • guerdon


    به

  • give a bounty to


    هدیه دادن به


  • جایزه بده به


  • چیزی را به ارزش وقت کسی بساز