word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a chemical that is produced by people’s and animals’ bodies and is thought to influence the behaviour of other people or animals
یک ماده شیمیایی که توسط بدن افراد و حیوانات تولید می شود و تصور می شود بر رفتار سایر افراد یا حیوانات تأثیر می گذارد.
-
a chemical substance released by an animal that influences the behaviour of another animal of the same type for example by attracting it sexually
یک ماده شیمیایی آزاد شده توسط یک حیوان که بر رفتار حیوان دیگری از همان نوع تأثیر می گذارد، به عنوان مثال با جذب جنسی آن.
-
When for instance in Solenopsis, the food source is so large that many ants are needed, mass-acting pheromones are released.
زمانی که، برای مثال در Solenopsis، منبع غذایی آنقدر بزرگ است که مورچه های زیادی مورد نیاز است، فرومون های انبوه آزاد می شوند.
-
Do plants, then also communicate by means of airborne pheromones or in some other perhaps more subtle fashion as well?
پس آیا گیاهان نیز از طریق فرومون های موجود در هوا یا به شیوه ای دیگر، شاید ظریف تر، ارتباط برقرار می کنند؟
-
Pests are monitored with traps laced with attractive pheromones, to time limited chemical spraying with ultra-low volume equipment.
آفات با تله های بسته بندی شده با فرمون های جذاب، تا زمان پاشش شیمیایی محدود با تجهیزات بسیار کم حجم کنترل می شوند.
-
در همین حال، مشترکان جدید مانند پروانههایی که فرمونها را معطر میکنند، به تایمز هجوم آوردند.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
scent
رایحه
-
بو
-
aroma
عطر
-
perfume
دلتنگی
-
fragrance
مومیایی کردن
-
redolence
دسته گل
-
balm
ادویه
-
fragrancy
odourUK
-
bouquet
بخور دادن
-
spice
عطار
-
odourUK
savorUS
-
incense
savourUK
-
attar
بو کشیدن
-
savorUS
بوی آمریکا
-
savourUK
اتو
-
sniff
بو کردن
-
odorUS
زبانه
-
otto
بینی
-
whiff
نیف
-
tang
ذات
-
هاله
-
niff
پس از اصلاح
-
essence
هوا
-
aura
نشانه
-
aftershave
نسیم
-
دنباله
-
تراوش
-
waft
-
-
emanation
-
reek
antonyms - متضاد
-
stench
بوی تعفن
-
stink
fetor
-
fetor
بد بو
-
malodor
بو کردن
-
reek
بوی آمریکا
-
odorUS
odourUK
-
odourUK