word - لغت

pheromone || فرمون

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈferəməʊn/

UK :

/ˈferəməʊn/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pheromone] در گوگل

description - توضیح

  • a chemical that is produced by people’s and animals’ bodies and is thought to influence the behaviour of other people or animals


    یک ماده شیمیایی که توسط بدن افراد و حیوانات تولید می شود و تصور می شود بر رفتار سایر افراد یا حیوانات تأثیر می گذارد.

  • a chemical substance released by an animal that influences the behaviour of another animal of the same type for example by attracting it sexually


    یک ماده شیمیایی آزاد شده توسط یک حیوان که بر رفتار حیوان دیگری از همان نوع تأثیر می گذارد، به عنوان مثال با جذب جنسی آن.

  • When for instance in Solenopsis, the food source is so large that many ants are needed, mass-acting pheromones are released.


    زمانی که، برای مثال در Solenopsis، منبع غذایی آنقدر بزرگ است که مورچه های زیادی مورد نیاز است، فرومون های انبوه آزاد می شوند.

  • Do plants, then also communicate by means of airborne pheromones or in some other perhaps more subtle fashion as well?


    پس آیا گیاهان نیز از طریق فرومون های موجود در هوا یا به شیوه ای دیگر، شاید ظریف تر، ارتباط برقرار می کنند؟

  • Pests are monitored with traps laced with attractive pheromones, to time limited chemical spraying with ultra-low volume equipment.


    آفات با تله های بسته بندی شده با فرمون های جذاب، تا زمان پاشش شیمیایی محدود با تجهیزات بسیار کم حجم کنترل می شوند.

  • Meanwhile new subscribers began to flock, like moths scenting pheromones, to the Times.


    در همین حال، مشترکان جدید مانند پروانه‌هایی که فرمون‌ها را معطر می‌کنند، به تایمز هجوم آوردند.

example - مثال

synonyms - مترادف

  • scent


    رایحه


  • بو

  • aroma


    عطر

  • perfume


    دلتنگی

  • fragrance


    مومیایی کردن

  • redolence


    دسته گل

  • balm


    ادویه

  • fragrancy


    odourUK

  • bouquet


    بخور دادن

  • spice


    عطار

  • odourUK


    savorUS

  • incense


    savourUK

  • attar


    بو کشیدن

  • savorUS


    بوی آمریکا

  • savourUK


    اتو

  • sniff


    بو کردن

  • odorUS


    زبانه

  • otto


    بینی

  • whiff


    نیف

  • tang


    ذات


  • هاله

  • niff


    پس از اصلاح

  • essence


    هوا

  • aura


    نشانه

  • aftershave


    نسیم

  • air


    دنباله


  • تراوش

  • waft



  • emanation


  • reek


antonyms - متضاد

  • stench


    بوی تعفن

  • stink


    fetor

  • fetor


    بد بو

  • malodor


    بو کردن

  • reek


    بوی آمریکا

  • odorUS


    odourUK

  • odourUK