word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
if ballet dancers are on pointe they are dancing on the ends of their toes with their feet in a vertical position
اگر رقصندگان باله روی پوینت هستند، در انتهای انگشتان پا با پاهای خود در حالت عمودی می رقصند.
-
پنجه های خاص کفش های یک رقصنده باله
-
حالتی که در آن شخصی روی پنجه کفش خود می رقصد
-
سبکی از رقص که روی پنجه کفش انجام می شود
-
مربوط به یا طراحی شده برای رقص بر روی پنجه کفش شما
-
او با تند و تند روی یک پای چوبی بلند شد و به شکل پیروئت چرخید.
-
She reasoned that if kicking dancers were so popular with audiences the sight of kicking on pointe would astound them.
او استدلال می کرد که اگر رقصندگان لگد زنی تا این حد در بین تماشاگران محبوب بودند، منظره لگد زدن به پوینت آنها را متحیر می کرد.
-
الین فیفیلد همیشه پاهایش را کاملاً نوک تیز نگه نمی داشت و زانوهایش را حتی زمانی که روی پوینت بود کشیده نمی شد.
-
She then places her hand in his and with his help gradually rises on to pointe until she poses triumphantly in attitude.
سپس دستش را در دست او می گذارد و با کمک او به تدریج به سمت نوک انگشت بلند می شود تا زمانی که در حالت پیروزمندانه ظاهر شود.
example - مثال
-
پریما بالرین روی پونت هایش به جلو می رقصید.
-
آنها شماره های باله را با جت و پوینت اجرا می کنند.
-
رقصهای گرجی شامل مردانی است که کار پوینت انجام میدهند یا روی انگشتان حلقهدار میرقصند.
-
بالرین ها دور صحنه روی پوینت می رقصیدند.
-
زمانی که تمام وزن بدن روی نوک انگشتان پا قرار می گیرد، به یک رقصنده گفته می شود که آن پوینت است.
-
pointe shoes
کفش های نقطه ای