word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
one of the small holes in your skin that liquid especially sweat can pass through or a similar hole in the surface of a plant
یکی از سوراخهای کوچک پوست شما که مایع، بهویژه عرق، میتواند از آن عبور کند، یا سوراخی مشابه در سطح گیاه.
-
a very small hole in the skin of people or other animals or a similar hole on the surface of plants or rocks
سوراخ بسیار کوچک در پوست افراد یا حیوانات دیگر یا سوراخی مشابه روی سطح گیاهان یا سنگ ها
-
یکی از سوراخ های بسیار کوچک در پوست افراد یا حیوانات دیگر یا روی سطح گیاهان
-
The neurotransmitter sticks to the receptor molecule and together they are able to open a pore in the cell membrane.
انتقال دهنده عصبی به مولکول گیرنده می چسبد و با هم می توانند منافذی را در غشای سلولی باز کنند.
-
در هر منافذ یک مقیاس شاخک کوچک نوک تیز بزرگ وجود دارد.
-
آدرنالین فوقالعاده بود، وزوز قابل لمس بود، دخترها آنقدر نزدیک بودند که میتوانستم همه منافذ را ببینم.
-
هر منافذ پوستش به همان اندازه حساس بود که بعد از حمام آب گرم بود.
-
The first tentacle pore lacks are accompanying spine the second to fourth have only one spine subsequent pores have two.
اولین فقدان منافذ شاخک همراه با ستون فقرات است، منفذ دوم تا چهارم تنها یک ستون فقرات دارند و منافذ بعدی دارای دو ستون فقرات هستند.
-
دومین منافذ شاخک دهان به صورت سطحی ظاهر می شود.
-
منافذ شاخک بزرگ و مسلح به دو فلس گرد یا کمی بیضوی شاخک هستند.
synonyms - مترادف
-
foramen
روزنه
-
stoma
استوما
-
hydathode
هیداتود
-
ostiole
استیول
-
ostium
استیوم
-
sweat gland
غده عرق
antonyms - متضاد
-
disregard
بی توجهی
-
فراموش کردن
-
چشم پوشی
-
neglect
اسکن کنید
-
scan
ورق بزنید
-
flip through
به دور نگاه کن
-
دور انداختن
-
discard
اندک
-
رد کردن
-
تمسخر
-
scorn
Warning: Undefined array key 10 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589