word - لغت

processors || پردازنده ها

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˈprəʊ.ses.ər

UK :

ˈprɑː.ses.ɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [processors] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • a food processor


    یک غذاساز

  • To maximize performance users will require a 1GHz processor and 1GB of RAM.


    برای به حداکثر رساندن عملکرد، کاربران به یک پردازنده 1 گیگاهرتزی و 1 گیگابایت رم نیاز دارند.

  • The nation's largest processor of meat and poultry has said it will stop using gas technology to keep products looking fresh.


    بزرگترین تولید کننده گوشت و مرغ در کشور اعلام کرده است که استفاده از فناوری گاز را برای تازه نگه داشتن محصولات متوقف خواهد کرد.

  • The corn and soybean processor said it agreed to plead guilty to price-fixing charges and pay $100 million in fines.


    پردازشگر ذرت و سویا اعلام کرد که پذیرفته است به اتهامات مربوط به تعیین قیمت اعتراف کند و 100 میلیون دلار جریمه بپردازد.

synonyms - مترادف

  • mainframes


    مین فریم ها

  • CPUs


    CPU ها

  • notebooks


    نوت بوک ها

  • supercomputers


    ابر رایانه ها

  • workstations


    ایستگاه های کاری

  • laptops


    لپ تاپ ها

  • palmtops


    کف دست

  • PCs


    رایانه های شخصی

  • computers


    کامپیوترها

  • central processing units


    واحدهای پردازش مرکزی

  • microcomputers


    میکرو کامپیوترها

  • minis


    مینی ها

  • artificial intelligence


    هوش مصنوعی

  • servers


    سرورها

  • micros


    میکرو

  • automatic data processing machines


    ماشین های پردازش خودکار داده ها


  • دیجیتال

  • boxes


    جعبه ها

  • computors


    کامپیوترهای شخصی

  • personal computers


    مینی کامپیوترها

  • minicomputers


    خرد کننده های اعداد

  • number crunchers


    مک

  • macs


    ماشین حساب ها

  • calculators


    ماشین آلات

  • machines


    پایانه ها

  • terminals


    واژه پردازها

  • word processors


    سیستم های کامپیوتری

  • computer systems


    کامپیوترهای رومیزی

  • desktop computers


    رایانه های شخصی IBM

  • IBM PCs


    کامپیوترهای خانگی

  • home computers


antonyms - متضاد