word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مایع زرد غلیظی که در قسمت آلوده بدن شما تولید می شود
-
مایع غلیظ و مایل به زردی که در بدن ایجاد می شود و از یک بریدگی یا جراحت عفونی در بدن ایجاد می شود
-
مایع غلیظ و زرد رنگی که در بافت عفونی بدن تشکیل شده و از آن خارج می شود
-
به نظر می رسید که ممکن است در آن چرک وجود داشته باشد.
-
اگر تاول قرمز شد و چرک را تخلیه کرد، به پزشک مراجعه کنید.
-
This increase in water solubility made possible an invitro incubation test with intraperitoneal pus or fluid from patients with peritonitis.
این افزایش حلالیت در آب یک آزمایش انکوباسیون آزمایشگاهی با چرک یا مایع داخل صفاقی از بیماران مبتلا به پریتونیت را ممکن کرد.
-
It smelled toxic looked like pus from the creature from the black lagoon and burned like hot coals on the skin.
بوی سمی می داد، مانند چرک موجود در تالاب سیاه به نظر می رسید و مانند زغال های داغ روی پوست می سوخت.
-
فوران های بزرگ با چرک زیاد که ممکن است به زخم های باز مانند آرسنیکوم تبدیل شوند.
-
تمرکز آن بر جمع آوری چرک در نواحی عضلانی است.
-
این چرک را به دویدن بکش، فکر می کنی؟
-
گاهی اوقات آنها ظاهر زرد زشتی برای آنها دارند، گویی زخم پر از چرک است.
-
داشتم از حسادت میمردم برای بچههایی که صورتشان فقط چرک زرد تراوش کرده بود.
synonyms - مترادف
-
موضوع
-
suppuration
خفگی
-
discharge
تخلیه
-
secretion
ترشح
-
sanies
عاقل
-
maturation
بلوغ
-
purulence
چرکی
-
purulency
جوش. تاول
-
pustule
سینوسی
-
sinus
عفونت
-
exudate
زخم
-
Warning: Undefined array key 11 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
ulceration
Warning: Undefined array key 12 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
insignificance
بی اهمیت بودن
-
meaninglessness
بی معنی بودن
-
هیچ چی
-
nothingness
هیچی
-
zero
صفر